وبلاگی گروهی

۲۵۹ مطلب با موضوع «فرهنگی» ثبت شده است

ظرف کلامت چیه؟

شروع کرد به غر غر کردن که من اینو نمی خوام!! از اون ظرفه می خوام!!

سرم را برگردوندم ببینم چی شده که دیدم اون سر سفره، نشسته و به هیس گفتن ها و "فرقی نداره که" گفتن های مادرش توجه نمی کنه و دیگه داشت بغضش می ترکید!!!

ادامه مطلب...
۲۹ دی ۹۳ ، ۰۸:۰۰ ۲۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رزمنده

نــمــاز قضــــا...×

بسم ربــ الشهـــدا...}


مدتی بود وقتی محمـــــد از نماز جماعت برمیگشتـــ خانـــه....



http://sangariha.com/i/attachments/1/1420039975885953_large.jpg



ادامه مطلب...
۲۴ دی ۹۳ ، ۰۸:۰۰ ۱۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
پاسدار سنگر

سید بصیرتـــ...×

بســـم ربــ الشهــدا...}


یک روز در اتاقی نشسته بودم...





ادامه مطلب...
۱۰ دی ۹۳ ، ۰۸:۰۰ ۱۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
پاسدار سنگر

این دختــر را میخواهی؟!...×

{بسم ربـــ الشهــدا...

یک روز که ابراهیــــم از سرکـــار برمیگشتــــ ....

http://8pic.ir/images/eivjp6zb6sfusgrpyyo6.jpg



ادامه مطلب...
۰۳ دی ۹۳ ، ۰۸:۰۰ ۲۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
پاسدار سنگر

آبی آسمانی

قبول دارم که بعضی وقتها خرج اضافه رو دستت میذاره ،

قبول دارم که بعضی وقتها بعضی از آدمای کوته فکر و حرص درآر واسه اینکه خودشون رو مثلا متجدد و مثلا شیک و مثلا های دیگر معرفی کنن یک پتک گرفتن دستشون و مدام اجناس شما رو داغون میکنن و  چهارتا (برند) اسم خارجی بلغور میکنن که فلان شرکت اینقدر خوبه و بمان شرکت اونقدر...

ادامه مطلب...
۱۶ آذر ۹۳ ، ۰۸:۰۰ ۱۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
وخدایی که دراین نزدیکیست ..!

بسیجی یعنی علی...

چند شب پیش، سوار اتوبوسی بودم که به علت ازدحام جمعیت، اصلا نمیشد نفس کشید...

اتوبوس در یکی از ایستگاه ها که توقف کرد یه عده پیاده و یه عده هم سوار شدند..

همین که کمی از مسیر را رفت و افتاد تو اتوبان، شنیدم که یه خانمی گفت آقا نگه دار، اشتباه سوار شدم!!

راننده توجه نکرد و گفت که اجازه ی این کار را نداره...

صدا مجددا اومد که "عجب آدمی هستی!!فلان فلان شده!!! "

ادامه مطلب...
۰۳ آذر ۹۳ ، ۰۸:۰۰ ۴۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
رزمنده