وبلاگی گروهی

۸۲ مطلب توسط «افسر جنگ نرم» ثبت شده است

قدم پنجاه و چهارم ...عبادت به اخلاص نیت نکوست و گرنه چه آید زبی مغز پوست ...

صوت : خدا رو شکر محرّمــــــتو دیدم دوباره آقاجون ...



دریافت

گوش کن!

انگار صدایی می آید ...

صدای هل من ناصر ینصرنی می آید ....

آری صدای اربابم حسین است که با کاروان عشق به سمت سرزمین کربلا نزدیک میشوند...

خدایا نکند صدای اربابم حسین را نشنوم  صدای هل من ناصر را و یابشنوم ولی در غفلت و خاموشی و درنگ باشم ... یاریمان کن ...

خدایا از تو میخواهم که مارا به قافله عاشوراییان  نزدیک کنی و از غفلت زدگان نباشیم . 

همیشه میگوییم یا لیتنا کنا معک....نکند که این جمله رافقط در ظاهر بیان کنیم ودر باطن ....چه فایده ای دارد ؟

 

صدای رباب می آید ... صدای لالایی  رباب برای طفل شش ماهه اش ...

صدای گام های استوار علمدار کربلا  ...

 عاشورا را فقط عاشوراییان درک میکنند ...  

آری ما  که هنوز از درک عاشورا عاجزیم ...

 بعد از این همه سال هنوز   صدای اربابم حسین در هر لحظه و هر جا طنین انداز میشود :   

هل من ناصر ینصرنی؟

 

خدا کنه امسال عزاداری هامون با بصیرت و با اخلاص باشه ...

اخلاص اگه نباشه به سر و سینه زدن و گریه کردن چه فایده ؟؟؟؟


و اما اخلاص :

ادامه مطلب...
۲۳ مهر ۹۴ ، ۰۸:۰۰ ۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
افسر جنگ نرم

قدم پنجاه و سوم...آی شهدا دلای ما تنگه براتون ...

در ماموریتی بی آنکه متوجه بشود سرعت غیر مجاز می گیرد و به ماشین شتاب می دهد وقتی متوجه می شود به پاسگاه رجوع می کند و درخواست می کند که جریمه اش کنند این یعنی چه ؟ می گفت من در این دنیا حاضر به پرداخت جریمه هستم تا در آ ن دنیا امام ملامتم نکند و بگوید من دستور داده بودم که قانون را رعایت کنید...

خاطره ای از شهید عبدالمهدی مغفوری*


دوست عزیز اگر یک روزی مسیرت به شهر کرمان افتادو حال واحوال مناسبی نداشتی یک سر به مسجد صاحب الزمان گلزار شهدا بزن. هرموقع بری احتمالا سر مزار یکی از شهدا میبینی تجمعی است.مردم اونجا حاجت میگرن اخه عبدالمهدی حضور داره...

ادامه مطلب...
۱۶ مهر ۹۴ ، ۰۹:۳۱ ۹ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
افسر جنگ نرم

قدم پنجاه و دوم ... مثل ماده خام ...


امام خامنه ای عزیز :

"ما همان ماده خام هستیم که‌ اگر روی خودمان کار کردیم و توانستیم این ماده خام رابه شکل‌های برتر تبدیل کنیم، آن کار لازم در زندگی را انجام داده‌ایم. هدفِ حیات همین است. وای به حال کسانی که روی خودشان از لحاظ علم و عمل کاری نکنند و همان‌طور که وارد دنیا شدند، به اضافه پوسیدگی‌ها و ضایعات و خرابی‌ها و فسادها که در طول زندگی برای انسان پیش می‌آید، از این دنیا بروند. مؤمن باید به‌طور دائم روی خودش کار کند؛ به‌طور دائم. نه این‌که خیال کنید «به‌طور دائم» زیادی است یا نمی‌شود؛ نه. هم می‌شود، هم زیادی نیست. اگر کسی مراقب خود باشد؛ مواظب باشد کارهای ممنوع و کارهایی را که خلاف است انجام ندهد و راه خدا را با جدیت بپیماید، موفّق می‌شود. این، همان خودسازی دائمی است و برنامه اسلام، متناسب با همین خودسازیِ به‌طور دائم است. این نماز پنجگانه -پنج وقت نماز خواندن- ذکر گفتن؛ «ایاک‌نعبدوایاک‌نستعین» را تکرار کردن؛ رکوع کردن؛ به خاک افتادن و خدای متعال را تسبیح و تحمید و تهلیل کردن برای چیست؟ برای این است که انسان به‌طور دائم مشغول خودسازی باشد. منتها گرفتاری‌ها زیاد است و همه گرفتاریم. گرفتاری زندگی؛ گرفتاری معاش؛ گرفتاری امور شخصی؛ گرفتاری اهل و اولاد و انواع گرفتاری‌ها مانع می‌شود که ما به خودمان، آنچنان که شایسته است، برسیم.


شما طبیب خودتان بشوید...

ادامه مطلب...
۰۹ مهر ۹۴ ، ۱۰:۳۹ ۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
افسر جنگ نرم

قدم پنجاه و یکم ...قربانی تو هیچ کسی نیست جز خودت ...

حجّت قبول نوبت قربانی تو شد * * * وقت سماع و سلسله جنبانی تو شد


احرام بسته‌اند ملائک به دیدنت * * * برخیز وقت آینه گردانی تو شد


چشم انتظار مانده طلوعی همیشه را * * * صبحی که وقت مشرق پیشانی تو شد


ذرات کائنات همه محو در تو‌اند * * * هستی هر آنچه هست همه فانی تو شد


با تو تمام عرش به جریان درآمده است * * * عالم مطیع لهجه‌‌ی قرآنی تو شد


احرام عشق بستی و از آن به بعد * * * چشم چقدر آینه بارانی تو شد


سرمست تا به بزم جهان پا گذاشتی * * * هر گوشه اشک ساقی مهمانی تو شد


قربانی تو چیست چه آورده‌ای بگو * * * از هر چه هست و نیست که ارزانی تو شد


قربانی تو هیچ کسی نیست جز خودت * * * حج‌ات قبول نوبت قربانی تو شد 

ادامه مطلب...
۰۲ مهر ۹۴ ، ۰۸:۰۰ ۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
افسر جنگ نرم

قدم پنجاهم... در نمازم خم ابروی تو در یاد آمد ...

از نمازی که می خوانم ، هیچ حالی به من دست نمی دهد . آیا با خواندن نماز ، باید به ما حالی دست بدهد ؟

ادامه مطلب...
۲۶ شهریور ۹۴ ، ۱۰:۳۴ ۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
افسر جنگ نرم

قدم چهل و نهم ...بالاترین ارتفاع برای سقوط،افتادن از چشم مهدی فاطمه است ...


*******************

سیم خاردار 49 : در مهلکه سقوط قرار گرفته ام.


بس که حرف زدم و عمل نکردم خسته شدم ... این هفته حرفی برای گفتن ندارم ...

گاهی باید سکوت کرد و بی صدا شروع به عمل کرد ...



۱۹ شهریور ۹۴ ، ۰۸:۰۰ ۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
افسر جنگ نرم