وبلاگی گروهی

۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام حسن علیه السلام» ثبت شده است

پاسخ به یک شبهه!!!

داشت می گفت که بله، نباید امام حسن صلح می کرد!!! کار خوب را امام حسین کرد که جنگید...الان هم ببین امامت از نسل امام حسینه نه امام حسن!!!

ادامه مطلب...
۳۱ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۰۲ ۸ نظر موافقین ۹ مخالفین ۰
رزمنده

ما چیکاره ایم در این زمانه ؟

بسم الله الرحمن الرحیم

امام حسین علیه السلام فرمودند:

هیچ بنده ای نیست که در مصیبت ما قطره‌ای اشک ریزد و یا چشمانش گریان شود ، مگر آن که خداوند به سبب آن گریه او را تا ابد در بهشت جای دهد.

بحار الانوار - ج 44 - ص279


نمیدونم از کربلا و جریان این روزا چی بنویسم ، اما یه داستان تو کل ماجرا بیشتر دل کسی مثل من رو میسوزونه ، همه شهدای کربلا از کوچیکترینش تا بزرگترینش که حبیب باشه یه روضه و مجلس و نوشتار میخواد که طولانی مدت خونده و نوشته بشه اما

برای من این کلمه بیشتر سنگینه که با امروز خودم مطابقت میدم ، تو داستان کربلا ظاهرا دوجا این جمله به کار برده شده ، یکی توی داستان شهادت حربن یزید ریاحی و دیگری زهیر ابن قین و اون جمله چیزی غیر از این نیست

ادامه مطلب...
۲۷ مهر ۹۴ ، ۰۸:۰۰ ۱۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عباس زاده

ادبم را در ده شلمرود، گم کردم....

سالهاست که نامش را به سخره گرفته ایم به بهانه ی شعرهای کودکانه...

ادامه مطلب...
۰۸ تیر ۹۴ ، ۰۸:۰۰ ۱۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رزمنده

این صفر هم رو به پایانی است ..

بسم الله الرحمن الرحیم

پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودند:

به راستی که من از فتنه و آزمایشِ «خوشی» برای شما بیمناکترم تا آزمایشِ «سختی» ، شما به آزمایشِ «سختی» امتحان شُدید و صبر کردید اما دنیا شیرین و خوش منظر است.

الترغیب و التدهیب.ج1.ص184

.

رحلت پیامبر خوبیها حضرت خاتم الانبیاء صلوات الله علیه آله و شهادت امام حسن مجتبی کریم اهل بیت علیه السلام و شهادت امام رئوف ، علی  ابن موسی الرضا علیه السلام  را خدمت همه شما بزرگواران و شیعیان تسلیت عرض می نمایم.

.

ادامه مطلب...
۲۹ آذر ۹۳ ، ۰۸:۳۲ ۲۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عباس زاده

غلام کوی تو ام ...

امیر المومنین علی (علیه السلام) :

خداوند روزه را واجب کرد تا بوسیله آن اخلاص خلق را بیازماید.

نهج البلاغه - حکمت 252


ولادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی (علیه السلام) بر شما مبارک

روزی امام حسن مجتبی (علیه السلام) از بیابانی عبور می کردند و به چوپانی برخورد کردند و با او نشستند و خود را معرفی کردند ،‌ بعد از صحبت امام به او گفت می خواهیم امروز نهار میهمان تو باشیم .

چوپان گفت : چیز مناسب و درخوری در بساط ندارم آقا

ادامه مطلب...
۲۱ تیر ۹۳ ، ۱۰:۴۵ ۵۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
عباس زاده