راستش احترام خاصی برای فانوس جزیره قائلم

به نظرم وب پر برکتی هست... نمیدونم شاید به خاطر نیت آقای عباس زاده باشه در گروهی کردنش...

برای همین دوست ندارم مطلب بی هدف بنویسم...

اما من هم انسانم... اسیر زمان و مکانم

اسیر خاکم... گاهی با همه حرفهایی که دارم واژه هام  با هم الفت پیدا نمیکنن... گویا اونها هم میل به انزوا دارن...

گویا اونها هم به من میگن کاری به کار ما نداشته باش ... خلوت ما رو به هم نزن...

فقط یه نکته:




هی داریم به کربلا نزدیکتر میشیم... بیاییم خودمون رو تطهیر کنیم...

فعالیتهای مجازیمونو مدیریت کنیم... این دائم نوشتن و به تبع اون به نوشته سر زدن و به نظرها پاسخ دادن و ... قدری قوه خیال رو پراکنده میکنه...

بیاییم قدری به قوه خیالمون به جای تکثر ، توحد بدیم...تا بتونیم قدری به امام موحدان عالم ، امام حسین تقرب بجوییم

 بدون برنامه به وبلاگ سر نزنیم... اگه براش یه برنامه منظم بذاریم خیلی به طهارت قوه خیال کمک می کنه

نمیدونم.. چه جوری؟ نمیدونم... خودمون رو بپاییم...

قرار نیست من و یا هر کس دیگه ای منبع و منشا آرامش دیگری باشیم بناست این آرامش از درون خودمون بجوشه...

خودمون رو دریابیم... 

سالها دل طلب جام جم از ما میکرد ....  آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد

گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است ... طلب از گمشدگان لب دریا میکرد

ببخشید که وقتتون رو گرفتم برای این مطلبی که شاید چیزی خاصی براتون نداشته...

شهادت امام صادق (ع) رو هم تسلیت عرض میکنم و یه توصیه برادرانه:

همه عالم تشیع و بلکه اسلام برادرا و خواهرای دینیمون هستن...

روشون حساس باشیم... خیرشون رو بخوایم... براشون برنامه داشته باشیم... کوتاه مدت و بلند مدت...

عاقل باشیم و عاشق.. که خیرخواهی و دلسوزی عاقلِ عاشق میخواد...

یا علی


طب سنتی نوشت:

اشتباهی که امروزه دنیای علم متوجه اش شد اینه که به خاطر شاخه شاخه شدن علوم و گسسته شدن ارتباط شاخه ها با هم، عوارض علوم بسیار بالا رفت...

مثلا همین صنعتی که بر مبنای علم تشکیل شد به صورت جدی با طبیعت در تعارض هست و داره هر روز بیشتر از دیروز طبیعت رو نابود میکنه یا عمر انسانها رو کاهش داده با وجود اینکه بهداشت خیلی فراگیر شده...

لذا دانشمندان علوم مختلف تصمیم به پایه ریزی "علومِ بین علمی" گرفتند مثلا علمی بین علم پزشکی و علم نجوم تعریف بشه تا اثرات کهکشانها رو بر بدن انسان بفهمن و بسیار علوم بین علمی دیگر...

و این چیزی که تازه بهش پی بردن در گذشته وجود داشته منتها به خاطر جهل بشر مخصوصا اروپاییان در قرون 15 و 16 میلادی و به علت فهم پایینشون نمی تونستن علوم پیشینیان خودشون رو تحلیل کنن و با یک خوی تکبر گرا تمام گذشته رو خط زدن و سعی کردن تاریخ علم رو از اول بنویسن و متاسفانه این فکر مبتذل رو به کشورهای اسلامی هم شیوع دادن.. و نتیجه اش شد اینی که الان میبینید...

بیماریهای مرموز و غیر قابل علاج.... پایین آمدن طول عمر.... افزایش افسردگی.... تخریب طبیعت.... افزایش بلایای طبیعی مثل سیل و زلزله و طوفان... وافزایش عجیب ناباروری در مردان و زنان... و هزاران درد بی درمان دیگه...

در گذشته هم علوم شاخه های فراوانی داشت اما ارتباطشون منقطع نبود مثلا شیخ بهایی وقتی در نجف برای طلبه ها حجره هایی طراحی میکرد برای ساخت... دستور میداد مثلا در این حجره باید ریاضی تدریس شود به خاطر این که این حجره رو به فلان ستاره قرار داره و فلان ستاره یا کهکشان روی فراگیری علم ریاضی بسیار تاثیر گذار هست و ....

اینا رو عرض کردم که بگم: 

در تقابل بین صنعت و طبیعت، آنکه یقینا شکست میخورد صنعت هست و دردهایی که از طریق صنعت به انسان روی میاره بسیار محاله که بشه به شیوه طبیعی درمانش کرد لذا باید درمان صنعتی بشه و صنعت هم که درمان قطعی نداره برای هیچ دردی

 اما دردی که از طریق طبیعت به انسان رو میاره درمانش هم در طبیعت موجوده..

سعی کنیم در تغذیه مون از غذاهای صنعتی فاصله بگیریم... هر چقدر که می تونیم...

 بنده هم تلاشم بر همین هست که برخی از غذاهای مضر صنعتی رو معرفی کنم و جایگزین طبیعیش رو مطرح کنم...

علم باید به سمتی بره که بین صنعت و طبیعت وفق و تطابق برقرار کنه... چنین علمی به واقع علمه...