فواید سکوت را مىتوان بطور فشرده در امور زیر خلاصه کرد:
1- سکوت انسان را در مقابل بسیارى از گناهان بیمه مىکند.
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم در آن جمله کوتاه و پرمعنى خود مىفرماید:
«مَنْ صَمَتَ نَجا»
آنکس که سکوت کند نجات مىیابد.
علت این مطلب نیز روشن است، زیرا بسیارى از گناهان بوسیله زبان انجام مىگیرد. چنانکه پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم مىفرماید:
«انَّ اکْثَرَ خَطایَا ابْنِ آدَمَ فِی لِسانِهِ»
بیشتر اشتباهات انسان در زبان است.
و در حدیث دیگر از آن حضرت نقل شده:
«اخْزُنْ لِسانَکَ الّا مِنَ الْخَیْرِ فَانَّکَ بِذلِکَ تَغْلِبُ الشَّیْطانَ» «4»
زبانت را جز از سخن نیک نگاهدار که به این وسیله بر شیطان پیروز مىشوى.
2- سکوت، انسان را به فکر و اندیشه که سرچشمه حیات معنوى اوست دعوت مىکند و لذا افراد ساکت نوعاً فکور و پرمایه و اهل عملند، بعکس افراد پرحرف که غالباً کممایهاند و کمتر از خود عمل نشان مىدهند.
در حدیثى از پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم نقل شده که فرمود:
«اذا رَأَیْتُمُ الْمُؤْمِنَ صَمُوتاً وَقُوراً فَادْنُوا مِنْهُ فَانَّهُ یُلْقِی الحِکَمَةَ»
هنگامى که مؤمن را ساکت و با وقار یافتید با وى تماس بگیرید که حکمت تعلیم مىدهد.
و نیز از على علیه السلام نقل شده:
«اذا تَمَّ الْعَقْلُ نَقَصَ الْکَلامُ»
هنگامى که عقل انسان کامل شد، سخنش کم مىشود.
ممکن است نکته این مطلب گذشته از آنچه ذکر شد که «سکوت بهترین وسیله براى زنده کردن نیروى اندیشه است» این باشد که هنگام سخن گفتن نیروهاى فراوان فکرى مصرف مىشود، اگر این انرژیها ذخیره گردد نیروى عظیمى را تشکیل خواهد داد که بوسیله آن حقایق بزرگى را مىتوان درک نمود؛ بعلاوه سکوت، آرامبخش روح و تعدیل کننده احساسات است.
3- پرحرفى که نقطه مقابل سکوت است انسان را لاابالى بار مىآورد، زیرا لغزشهاى انسان را زیاد و حیا را کم مىکند و با شکسته شدن سدّ حیا که نتیجه کثرت لغزشهاست اعمال خلاف را براى شخص ساده مىنماید
چنانکه امیرمؤمنان على علیه السلام مىفرماید:
«مَنْ کَثُرَ کَلامُهُ کَثُرَ خَطَأُهُ، وَمَنْ کَثُرَ خَطَأُهُ قَلَّ حَیاؤُهُ وَ مَنْ قَلَّ حَیاؤُهُ قَلَّ وَرَعُهُ، وَمَنْ قَلَّ وَرَعُهُ ماتَ قَلْبُهُ، وَمَنْ ماتَ قَلْبُهُ دَخَلَ النّارَ»
آنکس که زیاد سخن مىگوید زیاد اشتباه مىکند، و آنکس که زیاد اشتباه کند حیاى او کم مىشود، و کسى که حیایش کم شد پارساییش نقصان مىگیرد، و کسى که پارساییش نقصان گیرد قلبش مىمیرد، و کسى که قبلش بمیرد داخل آتش دوزخ مىشود.
و شاید به همین ملاحظه است که «سکوت» یکى از عبادات مهم شمرده شده است:
«الْعِبادَةُ عَشَرَةُ اجْزاءٍ تِسْعَةٌ مِنْها فِی الصَّمْتِ»
عبادت ده جزء دارد که نُه جزء آن در سکوت است.
اشتباه نشود، سکوت از قبیل عزلت و کنارهگیرى که موضوع گناه را از بین مىبرد نیست، بلکه یک نوع خوددارى از گناه است و در مواردى که میل به بعضى از گناهان از قبیل غیبت، دروغ و... پیدا مىکند، هرگاه خویشتندارى و سکوت اختیار نماید فضیلتى را علاوه بر سلامت براى خود کسب کرده است.
این موضوع نیز ناگفته نماند که سکوت در مواردى که سخن گفتن لازم است، یکى از بزرگترین معایب محسوب مىگردد و نشانه ضعف و زبونى و ناتوانى و عدم شهامت روحى و ترس از غیر خداست.
این را هم باید توجه داشت همانطور که بیشتر گناهان با زبان انجام مىشود، قسمت مهمى از عبادات و اعمال نیک از قبیل ذکر خدا، ارشاد مردم، تعلیم و تربیت، امر به معروف و نهى از منکر، جهاد با سخن و... با زبان انجام مىگیرد.
دل نوشت: من دلیل انتخابم برای این موضوع این هست که خودم به شخصه سعی میکنم خیلی ساکت باشم... اما فقط سعی میکنم ها... هنوز عملی نکردم.
منبع:
نام کتاب : زندگى در پرتو اخلاق
نویسنده : ناصر مکارم شیرازی
جلد :1 ص65