فانوس جزیره

سلام علیکم

زیارت قبول

علی جان خیلی این جناب رو نمیشناسم ولی جسارتا مشکوکه! سریع بررسی کن. بنده هم دارم بررسی می کنم. إن شاءالله که بنده اشتباه میکنم.

با سلام و احترام

از شما دوست گرامی و فعال در فضای مجازی دعوت بعمل می آید

تا در شبکه اشتراک لینک توبنویس عضو شوید و مطالب خوبتان را جهت بهره برداری سایرین در این شبکه قرار دهید.

بی صبرانه منتظر عضویت و ارسال مطالب زیبای شما هستیم.

دوستان شما در شبکه اشتراک لینک توبنویس

http://www.tobenvis.com/register.aspx

سلام برادر

زیارت قبول

خیلی خوب بود صحبتهای آقای آقامیری

والله آدم جرات نمیکنه این حرفها رو به خیلیها بگه اما خدا رو شکر ایشون گفتن و خوب هم گفتن

نمیدونم ادامه داستانی که از پیامبر و بازی با بچه ها گفتن رو میدونید یا نه..

بعد ازین که جناب سلمان با گردوها پیامبر رو از بچه ها خرید پیامبر به سلمان فرمود میبینی سلمان: امت من مثل این بچه ها هستن به همچین بهای اندکی من رو میفروشن...(نقل به مضمون)..

می خوایمت برادر

یا علی

سلام

من آقای آقا میری رو در حد گوش دادن چند تا سخنرانیشون میشناسم تناقضی هم توی سخنرانیشون ندیدم قصد دفاع از ایشون رو ندارم هر چند توی این سخنرانی ایشون که شما گذاشتید هیچ چیز خلافی نگفتند

اما میخوام از یک جریانی بگم که خون به دل امام کرده بود و امروز خون به دل علمای طراز ما و مقام معظم رهبری کرد. فریادهایی که امروز آقای آقامیری میزنه بخاطر بیراهه ای هست که در لباس دین جامعه ما طی کرد

آیا من و شما میدونیم امامی که در مقابل هیچ انحرافی سکوت نمیکرد از سوی برخی مراجع وقت خودشون  تا حد فتوای ارتداد پیش رفت و مجبور شد بعد از چند جلسه تفسیر سوره حمد در تلوزیون ادامه مباحثشون رو تعطیل کنن؟ آیا میدونیم واکنش برخی مراجع در مقابل نامه امام به گورباچف چه بود؟ آیا میدونید این نامه رو امام فقط 5 ماه قبل ارتحالشون نوشتند و مراجع تهدید کردند که اگر این کفار ( ابن سینا ، فارابی ، ملاصدرا ، سهروردی ، ابن عربی) را بار دیگر به عنوان اسلام ناب معرفی کنی حکم ارتداد تو را خواهیم داد؟

آیا میدونیم کلاسهای تدریس فلسفه علامه طباطبایی با فشار چه کسانی تعطیل میشد؟ ایشون مجبور میشدند مخفیانه کلاس برزگزار کنن؟ آیا میدونیم  تهمتها و افترا هایی که به علامه حسن زاده زدن چه بود و مدتی برخی فتوا میدادن که هر کی پشت سر علامه حسن زاده نماز خونده قضاشو به جا بیاره؟

آیا میدونیم توی بیش از ده سال اخیر مقام معظم رهبری هر بار در حوزه علمیه یا جمعی از طلاب سخنرانی کردند چه مطلبی رو دارن گوشزد میکنن و چه کسانی مخالف این طرح رهبری هستند؟

آیا میدونید ایشون فرمودند حتی برای کودکان هم باید کتب فلسفی در حد فهم خودشان نوشته شود و تدریس شود؟ آیا میدونید چه بلایی سر آقای وکیلی در مشهد آوردند و حتی اجازه چاپ کتاب به ایشان نمیدادند؟ ایشون کتابش رو در رد مکتب تفکیک از تهران مجوز چاپ گرفت و صاحب نفوذان تا پیش رهبر هم رفتن که از چاپ کتاب ایشون جلوگیری بشه و رهبر اجازه جلوگیری از چاپ کتاب ندادن و با خود آقای وکیلی دیدار داشتند و چه توصیه هایی به ایشان کردن؟...

آیا ما تا حالا با نظرات ابن سینا و ملاصدرا و سهروردی و ابن عربی و فارابی که امام خمینی آنها رو به عنوان مظاهر اسلام ناب معرفی کردند آشنا شدیم؟ اسلام رو چطور میشناسیم؟ اصول دین که تحقیقی هست آیا با تحقیق پذیرفتیم یا با تقلید از ننه بابا.. چرا باید در اسلام ملاصدراها تکفیر بشن و امام خمینی ها تهدید به حکم ارتداد بشن و علامه طباطبایی ها فحش بشنون و مخفیانه شاگرد تربیت کنن و شاگردهاشون هم مخفیانه شاگرد تربیت کنن؟

اونوقت یک سری ها میگن امام صدرایی بود ولی از صداریی عبور کرد آره حتما توی پنج ماه آخر عمرشونون عبور کرده و فقط هم به آقایون گفته که سینه به سینه منتقل بشه...

آقای آقامیری هم آدم کاملی نیست ممکنه یه جاهایی مثلا بهتر بود مرعات برخی حواشی رو میکرد اما فریادی که داره میزنه  فریادیست که همه اهل معرفت دارن میزنن... ما دین اسلام رو از نگاه چه کسانی شناختیم؟ میگن از زبان اهل بیت.. خب بیان اهل بیت رو کی براتون تشریح کرد؟ چقدر عقل در عقاید ما دخیل بوده چقدر شده که شبها تا صبح از انبوه سوالات خوابمون نبره؟ حالا یکی اومده یه مقداری فریادهای فروخورده اهل معرفت رو فریاد زده همه ترس برمون داشته که آیا درست میگه؟

اونقدر رخوت ما رو گرفته که فقط برای فرو نشاندن شهوت کثرت زدگیمون وارد فضای مجازی میشیم حتی حوصله نداریم اگر مطلبی از یک پاراگراف به دو صفحه تبدیل شد برای مطالعه اش وقت بذاریم

ببخشید کمی فشارمون بالا رفت...

در کل دغدغه ی آقای آقامیری دغدغه ی خیلی از بزرگان هست منتها هر کس به شکلی بیان میکنه...

یا علی

سلام و عرض ادب مجدد

شما تشریف ندارید آمار حضور و غیاب همه رو هم دارید؟

کم پیدا بودم چون قدری ناخوش و به هم ریخته بودم و نخواستم بدحالی بنده به دوستان سرایت پیدا کنه.. به قول اوس رزمنده داغون داغونا، له له.. امروز هم احساس تکلیف کردم نسبت به این مطلب و حواشی اون، وگرنه باز هم به قول خواهر احیایی در افق محو می‌شدم..

جدای از انتقاداتی که به همین سخنرانی دارم نتایج بررسی بنده تا الان این شد که لازم است درباره سخنرانی‌های ایشان دقت و احتیاط بیش‌تری صورت بگیرید.  

یه نکته دیگر اینکه

آقای رحیمپور ازغدی روز جمعه در سخنرانی پیش از خطبه‌های تهران نکات بسیار مهمی درباره تشیع لندنی مطرح فرمودند که فعلا فایل صوتی آن روی سایتشون نیومده، بنده هم فردا تهران نیستم و دسترسی ندارم که فایل اون رو براتون بذارم. بخشی از متن بیانات ایشان در سایت‌ها آمده لطفا شما و سایر دوستان حتما پیگیر آن باشید. گویا شنبه هم شبکه یک آن را پخش کرده است.

ممنون که ناگفته و نادانسته دعایمان کردید.

یا علی

وقتی فرصت هست، وظیفه زیاد است. وقتی به خاطر این فرصت، حمله و دشمنی و تهاجم هست، باز وظیفه زیاد است. امروز شما در یک چنین وضعیتی هستید. نباید هم بترسید؛ «و یخشونه و لا یخشون احدا الّا اللَّه». از هیچ چیز نترسید، از سختی‌های راه نهراسید. نه اینکه بگوئید سختی نیست؛ چرا، سختی هست؛ اما از این سختی نترسید. به استقبال کارهای دشوار و سخت بروید. کارهای نشدنی را انجام بدهید. مگر در ایران نشد؟ در ایران یک کاری انجام گرفت که اگر همه‌ی تحلیلگران عالم، ساعتها، روزها و شبها می‌نشستند وقتشان را صرف میکردند، جز به این نتیجه نمیرسیدند که وقوع این کار محال است .

بیانات در جمع روحانیون شیعه و اهل سنت کرمانشاه‌ ۱۳۹۰/۰۷/۲۰

اجرکم الله

اگه موافق باشید همدیگر را به جمع همسنگران خود بیفزاییم...!

اگه موافق بودی مارو با"راه شهدا" لینک کن، بعدش هم خبرم کن...

یا علی

وقتی فرصت هست، وظیفه زیاد است. وقتی به خاطر این فرصت، حمله و دشمنی و تهاجم هست، باز وظیفه زیاد است. امروز شما در یک چنین وضعیتی هستید. نباید هم بترسید؛ «و یخشونه و لا یخشون احدا الّا اللَّه». از هیچ چیز نترسید، از سختی‌های راه نهراسید. نه اینکه بگوئید سختی نیست؛ چرا، سختی هست؛ اما از این سختی نترسید. به استقبال کارهای دشوار و سخت بروید. کارهای نشدنی را انجام بدهید. مگر در ایران نشد؟ در ایران یک کاری انجام گرفت که اگر همه‌ی تحلیلگران عالم، ساعتها، روزها و شبها می‌نشستند وقتشان را صرف میکردند، جز به این نتیجه نمیرسیدند که وقوع این کار محال است .

بیانات در جمع روحانیون شیعه و اهل سنت کرمانشاه‌ ۱۳۹۰/۰۷/۲۰

اجرکم الله

اگه موافق باشید همدیگر را به جمع همسنگران خود بیفزاییم...!

اگه موافق بودی مارو با"راه شهدا" لینک کن، بعدش هم خبرم کن...

یا علی

صادقانه می گویم دوستش دارم
چشمانم فریاد می زنند
فقط کافیست
قطره ای ببارد
دیگر چشمان من
خواهد گفت باران برایم چه خواهد بود
[گل]

نظر من دستتون نرسید !!

سلام حاج علی

زیارت قبول مشدی

ان شاء الله که بیاد ما هم بودی ؟

سلام

زیارت حضرت عشق قبول

ما دفعه اول کربلا مون وقتی برگشتیم بعدش زیارت امام رئوف قسمتمون شد وچقدر چسبید که هنوز رو چادرم خاک کربلا بود وبرا امام رضا تبرک بردم

نوای وبتون آدم وخراب میکنه

کاش بازم روزیم بشه

دعامون کنید

ازخدا خواسته ام لحظه ی پابوسی تو

نفس آخر خود را بکشم پا نشوم

سلام

ما هم مخالفتی با تنوع سلایق و دیدگاهها تا اونجا که با اصول مغایرت نداشته باشه نداریم و میگیم لازمه تحقیق یه همچین تنوع دیدگاههایی هست

منتها ببینید چه طیف و چه نحله ای نوعا با نگاههایی که با نگاه خودشون مغایرت داشته انگ ارتداد و تکفیر و طرد و برخوردهای سخت افزاری داشتند؟

چرا این قدر در حوزه های ما دو دستگی و چند دستگی وجود داره؟

من اهل جدل نیستم های های مون رفته و وای وای مون مونده منتها بحث بر سر تفاوت دیدگاهها نیست بحث بر سر اینه که تنگ نظری و ضیغ بودن نگاه یه عده زیادی، جریان اصلی معارف اسلامی رو به انزوا کشونده.

یه زمانی مقام معظم رهبری فرمودن اگر مانع علامه طباطبایی نمی شدن ما می بایست امروز حداقل 20 تا علامه طباطبایی داشتیم...

و امروز مثلا یه برنامه معرفت شبکه چهار پخش میکنه از زمین و آسمون کمر همت بستن که مانع بشن از ادامه این برنامه. و به چه زاری بنده های خدا تا حالاادامه اش دادن.

نمیدونم آدم نمیدونه در مقابل تحجر چه میشه کرد متاسفانه انجماد اندیشه همیشه در فیض رو میبنده... 

سلام

عجب!!!

اما میخوام مطلبی رو عرض کنم که البته خودتون هم میدونید من باب درد دل عرض میکنم...

اهل معرفت موت در راه خدا رو به چهار مرتبه تقسیم میکنن 1 موت ابیض 2 موت اخضر 3 موت احمر 4 موت اسود...

موت احمر که برای همه ما الگو هست همون خون دادن در راه خداست که ما بهش میگیم شهادت... اما بالاتر از موت احمر موت اسود هست که آبرو دادن در راه خداست یعنی آبروی مومن از خون مومن هم شریفتر هست اینکه عرض کردم شهید محمد تورانی که از نیروهای اطلاعات سپاه بود و بخاطر تظاهر به اینکه اهل سازمان مجاهدین هست تمام سپاهیها و همشهریها و روستاهیا و حتی همسرش طردش کردن و بنده خدا تا سالیانی بعد از شهادتش هم با الفاظ ناخوش خطابش میکردند و اونطور هم زنده  زنده به درخت بستنش و آتیشش زدن... با غالب قریب به اتفاق شهدای ما در بین عموم ارج و قرب داشتن حداقل بعد از شهادتشون بهشون احترام میذاشتن اما امثال این بنده خدا نه تنها به موت احمر بلکه به موت اسود خدا رو ملاقات کردن من یقین دارم که اینها رو در بهشت هم نمیشه پیدا کرد و اگر هم گاهی به بهشتیان سر بزنن من باب تبرک بخشیدن به بهشت هست چرا که اینها فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر هستند. حالا میخوام عرض کنم که اگر هم جایی تهمتی به ما زده میشه یا قضاوت نادرستی در مورد ما میشه جای نگرانی نیست ما باید مواظب باشیم چه اقبال خلق و چه ادبار خلق نسبت به ما ما رو از صراط خارج نکنه و الا آبروی مومن دست خداست گاه بر اساس حکمتش میبینه برای اینکه بنده اش بهش قرب بیشتری پیدا کنه لازمه خلق ازش دور بشن و حتی نزد انسانهای ظاهر بین بی آبرو بشه ما باید  حواسمون جمع باشه توی اوج و فرودهایی که برامون پیش میاد از صراط حق دور نشیم.

من باب درد دل عرض کردم چون خودم هم مسائل این مدلی کم ندیدم و اکثرا این دغدغه برام پیش میاد که خدایا من به خودم هیچ اطمینانی ندارم هر آن ممکنه در دام شیطان بیافتم حرف دیگران برام مهم نیست اما میدونم هر انسانی لایه های پنهانی در نفسش داره که خودش هم خبر نداره و به وقتش براش رو میشه گاهی میخوام به کسانی که خیلی با اطمینان کوفیان رو سرزنش میکنن بگم چقدر درون خودت رو میشناسی و بهش اطمینان داری؟ خدا گواهه اگر پیش بیاد برامون معلوم نیست ما چه میکنیم؟ میخوام عرض کنم این دل شکستن ها توسط دیگران که فقط انسان رو بالا میبره ما باید نگرانی افتادن از اون بالا رو داشته باشیم...

به قول شما: عاقبت همگی بخیر به حق ابوتراب 

لا اله الا الله

سلام

اینجا چه خبره؟! .. اگر گذاشتید ما قدری گوشه عزلت بگزینیم و ساکت باشیم..

بله، شما حلال بفرمایید. بنده نسبت به مطالبی که عرض شد و اگر تند بود و باعث تکدر خاطرتون شد طلب حلالیت می‌کنم.

برای شما و آن بزرگوار هم دعا می‌کنیم که إن‌شاءالله سوء تفاهم‌ها برطرف بشه و إن‌شاءالله ایشان نیز حلال کنند.

سلام ببخشید آقای عباس زاده....

یاعلی

سلام

یه یادگاری از حضرت آیت‌الله جوادی‌آملی حفظه‌الله‌تعالی که تازگی به دستم رسیده:

"امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) در پایان خطبه‌ی قاصعه خود را معرفی می‌کند می‌گوید من جزء گروهی‌ام که دین را زنده کرده‌اند و زنده کننده‌های دین شرایطی دارند و اوصافی دارند. اولین شرط این است که هر تهمتی را بپذیرند هر ملامتی را تحمّل بکنند و در راه خدا ملامت زده نشوند و ملالت‌زده هم نباشند.
یک وقت است کسی به زودی می‌رنجد و قهر می‌کند او باید بداند که با قهر مشکل حل نمی‌شود شما که قهر کردید دیگری جای شما می‌نشیند منتها کار شما را نمی‌کند اگر ثوابی برد برای خود اوست اگر نقصی داشت شما هم در آن نقص گرفتاری، این‌چنین نیست که با قهر مشکل حل بشود. شما که هنر اداره موسسه‌ای را داشتید و قهر کردی بیجا، دیگری می‌آید و جای شما را پر می‌کند اگر کار خوب انجام داد ثوابش برای او، اگر نقصی داشت هم او گرفتار است و هم شما که سنگر را رها کردی. قهر کردن کار مردان حق نیست.

در بین همه انبیا یک لحظه یونس(سلام‌الله‌علیه) قهر کرد آن هم قهر به جا نه قهر بیجا، خدا به پیغمبر(علیه‌وعلی‌آله‌آلاف‌التحیةوالثناء) مرتب دستور می‌دهد که مثل نوح باش، مثل ابراهیم باش، مثل موسی باش، مثل عیسی باش، مثل زکریا باش در خلال شکافتن سر با اره تحمّل بکن ﴿وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِبْراهیمَ﴾ ﴿وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ مُوسى﴾ ﴿وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِدْریسَ﴾ «و اذکر فی الکتابک کذا و کذا» فرمود به یاد اینها باش اما فرمود:(وَ لا تَکُنْ کَصاحِبِ الْحُوتِ﴾ مثل یونس نباش که قهر بکنی و مردم را رها بکنی. 
علی‌بن‌أبی‌طالب(سلام‌الله‌علیه) فرمود «إِنِّی لَمِنْ قَوْمٍ لاَ تَأْخُذُهُمْ فِی اللهِ لَوْمَةُ لاَئِمٍ» من جزء گروهی هستم که در راه خدا ملامت‌زده نخواهم شد."

البته حواسمون(یا به قول شما هواسمون/ شهیدت کردم دوباره اینطوری بنویسی) هست که گاهی ملامت شدن چه از جانب خودمون و چه از غیر به خاطر خطایی که کردیم حقمونه و باید صورت بگیرد تا دقیق‌تر بشیم اما گاهی کاملا ناحق هست این کلام مربوط به اون جور مواقع است..

یاعلی 

سلام مجدد

اگر میخوای بری برو.. من حاضرم مدیرِ اینجا بشم با اون شرایطی که برات فرستادم..

یاعلی

سلام

یاعــــــــــــــــــلی! ببین تو این مدت چی گذشته به این دلِ دریایی که شده قد دل گونگیشک و طاقت شنیدن هیچ حرفی رو نداره.. فکر کنم که دیگه کار من از پرتاب گل با گلدونش گذشته و یاید کل باغچه رو از جا بکنی و بزنی وسط ملاج من..

اخوی! بنده حرف اصلیم رو با بیانات آقای جوادی‌آملی حفظه‌الله‌تعالی عرض کردم خدمت شما .. توجه دارید یا شفاف‌سازی کنم؟!

داداش توکلت به خدا باشه کلید دل‌ها به دست خداست و تنها مقلب‌القلوب خودشه، إن‌شاءالله درست میشه..

برای مدیریت هم هر کی وضع من رو ندونه شما که خوب میدونی..

بعدشم چی؟ فکر کردی من تشنه قدرت و مدیریت و اسم و رسمم؟! ابدا! باور کن! حتی اگر با اون شرایطی که گفتم مدیر می‌شدم فکر کردی اسم خودم رو زیر مطالب می‌زدم؟! هرگـــز! فداکاری می‌کردم و مطالب رو به نام شما می‌زدم! یا مثلا از طرف شما یا به توصیه شما خلاصه اسم شما رو مطرح می‌کردم نه خودم رو.. آره دادا ما یه همچین آدمی هستیم... ما تشنگان خدمتیم  :) :) :)

گذشته از شوخی فکر کن مثل اتفاقی که برای سایر دوستان افتاده، پیام‌های خصوصی شما هم برای دیگران نمایش داده بشه! واویلا! خدایا توووووبه

ببین حاجی روش من در منت‌کشی اینطوریه! نمی‌دونستی بدون! ضمنا اونقدر هم نامرد نیستم که از ناراحتی دیگران خوشحال بشم.. البته اگر منظور از اون جوابت من بودم.. دیشب تو دعای کمیل مخصوص یادت بودم و دعاگو که إن‌شاءالله کدورت‌ها رفع بشه...

حالا میخوای بری بروها مانعت نمیشم...

 یاعلی

سلام علیکم

زیارتتون قبول ان شاء الله همیشه به این راه ها