به نام خدای شهــدا.../
توی سنگر نشسته بودم و به کارهای خودم میرسیدم که...
به نام خدای شهــدا.../
توی سنگر نشسته بودم و به کارهای خودم میرسیدم که...
چند روز پیش یکی از بچه های محل که تازه رفته دانشگاه، زنگ زد و گفت که فلانی برای یه تحقیق دانشگاه می تونی بیای چند تا سوال ازت بپرسیم؟...
گفتم چشم...
خلاصه رفتم و دیدم که خودش بود و جمعی از رفقاش...
سلام و علیکی کردیم و آماده ی ارائه ی خدمت...
معلوم شد این بنده های خدا روانشناسی می خونند و یکی از دروسشون شخصیت شناسی بود...ما هم که شخصیتی پیچیده!!
قرار شد طی چند هفته ای، شخصیت ما، مورد بررسی قرار بگیره!!!...
مـــذاکرات آشـــتی فـــرد گـــناه کـــار با خـــدا..(مذاکرات 1+1)...
1.خــدایــا: من لذت گناه را ترک میکنم و در مقابل تو تحریم لذت مناجات را از من بردار..
2.خــدایا: من کسانی را که تو دوستشان نداری را ترک میکنم و در مقابل تو لذت با خود بودن را به من بده..
3.خــدایا: من پنــاهگاه شیطان را ترک میکنم و در مقـــابل تو پـناهگاه امن خودت را به من بده..
خـــــــــدایـــــا.......!؟
عرض کنم مطلب این هفته قدری مفصل شد لذا عذر خواهی میکنم اما تقاضا دارم کسانی که میخوان بخونن لطفا براش وقت بذارن با حوصله مطالعه بفرمایند اگر امروز فرصت نداشتید و کم حوصله بودید مهم نیست هر وقت که وقتتون باز بود و حوصله داشتید مطالعه بفرمایید ضمن اینکه اگر خلاصه اش رو خواستید مطالعه کنید خطوط قرمز رو بخونید.
غالبا افرادی مثل من از خطورات ذهنی شان مخصوصا در وقت نماز گله دارن من میخوام نکاتی رو در این باره مطرح کنم سیر بحث رو به ترتیب زیر پیش میریم :
1_ ماهیت قوه خیال و وهم چیه و انتظارات شخص از این قوا چگونه باید باشه؟
2_ حضور قلب به چه معناست ؟ آیا خدایی که در ذهن تصور میکنیم و با او تکلم میکنیم حضور قلب محسوب میشه؟
3_ دلیل پراکندگی قوه خیال و وهم چیه؟ و راه برون رفت ازاین پراکندگی چیه؟
4_ نماز معراج مومن هست و محل مشاهده هست
1- اول باید قوه وهم و خیال رو بشناسیم شاید همه دوستان