رفتم قسمت نویسندگان،رو اسم خودم کلیک کردم دیدم 39 تا مطلب به اسم من ثبت شده!هرچند یه هفته یادم نبوده مطلب بذارم،یه هفته نرسیدم و مدیرمون زحمت کشیدن یه هفته تعطیل بوده! القصه چقدر عمر آدما زود میگذره... اصن فکر نمیکردم 40تا مطلب بشه!! اینکه میگم عمرمون زودمیره رو میدونمآ خیلی هم میگم ولی کو گوش شنوآ،کو عبرت گیرنده!!یاد "این" صحبتهای رهبر افتادم!

من خیلی این روزها به این فکر میکنم که اون دنیا وقتی میپرسن جوانی ات را چگونه گذراندی؟ چی باید جواب بدم؟!؟

ولی هیچی پیدا نمیکنم!!!یاد این افتادم:

میگن: 50سال بعد میپرسن یکجا نشینان چه کسانی بودندی؟

جواب:آنها هیچ کار مفیدی نکردندی و در گوشه ای نشستندی و خیره به مانیتور بودندی و گوشی بازی مینمودندی و پست کپی میکردندی!!

اسم منم میارن جزوشون حالا جزوشون باشه مهم نیست سردسته اشون نیارن!!!

چی بگم؟ به خدا که نمیتونم اینجوری جواب بدم!!

نهایت کار مفیدم تواین تابستون تا الان کتاب خوندن بود هرچی هم بود واسه خودم بود نه واسه خلق الله،نه واسه باز کردن گره ایی...!!اینارو میشه به خدا گفت؟؟


فخرنوشت: از یه جاهایی شنیدم که میگفتن چقدر تبلیغ میکنید ته کامنتاتون هم همش مینویسید به حق حضرت ابوتراب!

گفتم مگه بده دعا به این خوبی!!

میگن نویسنده ها دوسته اند یا عضو گروه ماشدن، یا در حسرت عضویت گروه ماهستن!

تازه مدیرمون فطریه امون رو هم میخواد حساب کنه از بس اینجاییم قوت قالبمون شده وب فانوس!

:))


من دیگه حرفی ندارم البته از اولش هم حرفی نداشتم اینا حرف نیست..!!

چه مطلبی شد از کجا به کجا رسید؟

خدایا من رو هم به راه راست هدایت کن!!

بعدا نوشت:

امروز روز عفاف و حجاب هم هست 

به همه ی خانم ها و آقایون مبارک