بسم الله الرحمن الرحیم


انگار بعضی آدم‌ها وجود دارند که هم آدم رو یاد خدا بندازند و هم آدم رو در مقابل خودش شرمنده کنند.

سرم پایین بود. با این که نه من حواسم به اون بود نه اون حواسش به من و با این که ظاهرش به آدم های مذهبی نمی‌خورد ولی خوب زیر لب خیلی آروم و دل نشین گفت: الحمدلله رب العالمین ...

همون طور که سرم پایین بود بدون این که عکس العملی نشون بدم به فکر فرو رفتم.

.

اومد نشست ،‌ من سرم توی کامپیوتر بود

خیلی مشکلات داشت

منم داشتم کارشو انجام می‌دادم

هر از گاهی چند یا شکر می‌گفت یا یکی از ائمه را  صدا میزد ...

.

چند تا از این موارد در یک راستا پیش اومد که حسابی شرمنده شدم در درگاه الهی ..

داشتم این پست رو می نوشتم

یکی از دوستان توی یکی از شبکه های اجتماعی یه مطلبی گذاشت که همزمان بود :

بد نیست هر از گاهی شبها موقع خواب

پیش خودمان مقایسه کنیم :

تعداد لایک هایی که توی دنیای مجازی نثار آدمها می‌کنیم

با تعداد شکر هایی که توی دنیای واقعی نثار خدا می‌کنیم ...


اصلا خوب و مناسب نیست که بیایم یه عده را نگران و ذهن ها رو درگیر کنیم و هیچ خبر درست و حسابی از وضعیت منتشر نکنیم. آهای همکار دلاور با شما هستم بزرگوار