در راه مشهدم...همین

 


پی نوشت1:

برای سلامتی و فرج امام زمان ارواحنا لتراب مقدمه الفداء و عاقبت به خیری همه مون صلوات

 

پی نوشت 2:

محرم و صفر تموم شد...به همین سرعت...چشم روی هم بذاری، همین چند روز هم تموم میشه...

همیشه این روزهای آخر، بدجور آدم دل تنگ میشه...نمی دونی روضه کی رو بخونی...

از کربلا بگی؟ از غربت بقیع بگی؟ از روزهای بعد از پیامبر؟ از فاطمه و علی؟...

خوب همه روضه ها را مرور می کنی...می رسی به آخرین روز...

شهادت امام رئوف...

خودش هم پا به پای تو، روضه می خونه و گریه می کنه..

یابن الشبیب ! گریه فقط بر غم حسین

یابن الشبیب ! گریه فقط بهر کربلا

 

یابن الشبیب درد حسین، درد جان فزاست

یابن الشبیب ! روضه ی ما داغ پر بلا است

 

یابن الشبیب ! درد حسین، درد بی کسی است

یعنی عزیز فاطمه، شبگرد بی کسی است

 

یابن الشبیب ! عمه ی ما را کتک زدند

آتش هزار بار به باغ فدک زدند

 

یابن الشبیب ! کوچه به دل غم نشانده است

یعنی هنوز دست علی بسته مانده است

 

یابن الشبیب ! خنده مرا ترک می کند

خد التریب را چه کسی درک می کند

 

یابن الشبیب ! غصه دلم را کباب کرد

شیب الخضیب دیده ی ما را پر آب کرد

 

یابن الشبیب ! جرم یتیم سه ساله چیست؟

دیگر پس از امام کُشی، آه و ناله نیست

 

یابن الشبیب ! قصه ی معجر نگفتنی است

جریان حنجر و دم خنجر شنفتنی است

 

یابن الشبیب ! غارت خیمه عجیب بود

در شعله ها سلاله ی حیدر غریب بود

 

یابن الشبیب ! دختر ترسیده دیده ای؟

در زیر خار طفلک خوابیده دیده ای؟

 

یابن الشبیب ! جد مرا سر بریده اند

پیش نگاه عمه ی ما، سر بریده اند