امام رضا را مسخره می کردند..
گفتند نسل امامت دیگه تموم شد!...
امامِ دیگه ای وجود نداره!...
تا اینکه سومین محمد، به دنیا اومد...
"نامش ستوده است....محمد...."
برای همین روز تولدش را باید خیلی بیشتر از تولد سایر ائمه، شادی کرد...
در سالروز ولادت عموش، علی اصغر متولد شد...

می گفت وقتی می خواهید پدرم را صدا کنید اینطور بگید: "السلام علیک یا امام رئوف..."
و چقدر این لفظ دل می بره...امام رئوف...

با این حال، ما دوست داریم پیش امام رئوف هم که می ریم از باب الجواد وارد بشیم...رأفت آقا، چند برابر میشه...از بس محمدش را دوست داره...
از بس محمدش، خلاصه همه خوبی هاست....اونقدر که بهش گفتند جواد الائمه...بی دریغ می بخشید...

اما نامردها قدرش را ندونستند....
محمد، علی، فاطمه، حسن، حسین، سجاد، باقر، صادق، کاظم و رضا را در وجودش تاب نیاوردند....

جوانترین امام!
نمی دونم وقتی اون زن نامرد با خدمه نامردتر از خودش، هلهله می کردند که صدای ناله تو به گوش مردمان نرسد، چه دردی تحمل می کردی....
بمیرم که تنهائی....
روضه عموت علی اکبر را بخونم؟ روضه تو را بخونم؟....
غریب گیر آوردنت....


پی نوشت 1:
یا امام رئوف
جوانی ام به جوانت جواد کن بیمه
من از جوانی پر جهل، سخت ترسانم


پی نوشت 2:
برای سلامتی و فرج صاحب الزمان ارواحنا لتراب مقدمه الفداء و عاقبت به خیری همه مون صلوات...


پی نوشت 3:
ان شاء الله از این به بعد، برنامه فانوس جزیره، با کمی تغییرات، پیش میره...از همراهی شما سپاسگزارم