به دستانت نگاه کن....

چطوری هستند؟

نرم و لطیف یا زبر و خشن؟

خودم که همیشه دستام زبر و خشنه!! نه که فکر کنی از کار کردنه ها...نه...یادمه بچه که بودم روی دستانم، ترک می خورد..از بس پوستش خشک بود و نازک و خب خیلی هم شیطون بودم(لبخند)

یادمه با بچه ها کل می انداختیم که کی از همه قویتره؟! که وقتی باهاش دست میدی، دستش سفت تره و دست نفر مقابل را بهتر می تونه فشار بده تا اون دردش بیاد!!!(لبخند)

برای همینم تا با طرف دست می دادیم نا خودآگاه استخوان های دستش را هم دوبار عقب و جلو می کردیم و تا نمی گفت "آخ آخ آخ آخ..." ول کن ماجرا نبودیم(لبخند) البته از حق نگذریم، گاهی هم مغلوب میشدیم و تا یکی دو ساعت باید دست نازنین خودمون را ماساژ می دادیم که از فشار دست نفر قویتر! له شده بود(لبخند)

بعدها که بزرگتر شدم دیدم باید به جای دست، فکر را ورزیده کرد چون حتی بی دست هم میشه طرف را مغلوب کرد اما بی فکر، قطعا مغلوب میشی....

و این فکر کردن، حاصل نمیشه مگر با خواندن و خواندن و خواندن...و البته آموختن.....

درسته که دست های پنهانی وجود داره که همیشه چوب لای این چرخ می کنه اما اگه همت کنیم و توکل، یدالله فوق ایدیهم....

در چند دیداری که افراد مختلف با حضرت آقا داشته اند و از ایشون خواسته اند که نصیحتی کنه بهشون، فرموده اند: "علمتون را بیشتر کنید"

فتامل....