| بسم رب الرحیم |

سلام.

کنکور امسالم گذشت.... یعنی داره میگذره!!

( اینجا کنکوری نداریم؟!! )


داشتم فکر میکردم ماها،

همیشه توی مشکلا، یا اصلا حتی خیلی باحال باشیم، توی شادی های خاص مون، یاد خداییم و حسابی از خجالتش در می آیم...

نماز میخونیما... اینکه میگم یاد خدا، با نماز و این ها فرق داره!

منظورم حس رفاقت با خداست.

نمونش همین کنکوری ها که قبل کنکور کلی دعا و نماز و نذر دارن.

و اگه بچه های خوبی باشن، بعد قبولی و خوشحالی شونم، نماز شکری چیزی میخونن.


اما میگم...

دیدی چه خوبه وقتایی که مثلا یهو بی موقع یکی بهت بگه:

"کاری نداشتم فقط دلم برات تنگ شده بود..." ؟؟!!

دیدی یه طور خوبیه؟!

یه طوری که حسابی آدم ذوق میکنه از این محبت و عشق طرف مقابلش!

 


خواستم بگم

یه وقتایی هم همینطوری،

بدون دودوتاچارتای همیشگی مون،

بدون همه حرف و حدیثایی که همیشه موقع خواب و تنهایی تو مغز مون می پیچه و بهش فکر می‌کنیم،

همینطوری بی حساب کتاب،

بگیم:

"خدایا، دمت گرم!!

این دفعه هیچی نمی خوام بگم...

فقط همین.

فقط دمت گرم. ❤ "


اینجوری میشه با خدا رفاقت کرد... یعنی اقلا مقدمشه.

اینجوری دیگه خدا فقط برای سر سجاده نیست!

وقتی مدام و بی بهانه بهش ابراز عشق و محبت و سپاس گزاری میکنی،

میتونی عاشقش باشی و عبادتش رو بکنی،

در عین حال تنت بلرزه مبادا ناراحتش کنی...

اینجوری شاید بیشتر حواس مون باشه به کارامون.

اینجوری جریان و حضور خدا رو بیشتر حس میکنیم تو زندگی مون.

برکتشم میبینیم، یقینا.

به قول حاج آقا پناهیان:
" خدا اهل رفاقت است.
خدا رفیقداری و جوانمردی را دوست دارد،
و خودش بیش از همه اهل رفاقت و مروّت است.
وقتی با همۀ ضعفت به یاد او باشی،
با همۀ قدرتش به یادت خواهد بود...."
-دیگه آدم چی میخواد مگه!!؟-


*************************************


توضیح نوشت:

بخشی از متن، از وبلاگ بخاریه. 



سخنی با خوانندگان!! :

ان شاء الله فردا عازم عتبات هستم... دعا کنید زیارتی مقبول و بابرکت و نورانی نصیب مون بشه.

بنده هم همسایه های مجازی و خصوصا فانوسی ها را دعاگو خواهم بود، به شرط لیاقت.

یا علی ع.