داشتم چند آیه ای می خوندم که یه مثال اومد وسط....
-چه ربطی داشت؟!!
دوباره برگشتم به عقب...از اول خوندم...
-عجب...که اینطور....پس ماجرا اینه....
آیات رو مرور کردم...
-"به بندگانم بگو...."
-چشم قربان....اطاعت میشه...
داشتم چند آیه ای می خوندم که یه مثال اومد وسط....
-چه ربطی داشت؟!!
دوباره برگشتم به عقب...از اول خوندم...
-عجب...که اینطور....پس ماجرا اینه....
آیات رو مرور کردم...
-"به بندگانم بگو...."
-چشم قربان....اطاعت میشه...
یاناصرنا
شهادت امام رئوف تسلیت لطفا دعا کنید
یادآوری بعضی پستهای قدیمی گاهی اوقات دلنشین هست
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا(علیه السلام)
بس که دلتنگم اگر گریه کنم می گویند
قطره ای قصد نشان دادن دریا دارد
علی کلاس چهارم ابتدایی که بودند با اردوی مسجد فاطمه زهرا(سلام الله علیها) رفتند مشهد. بعد از هفت، هشت روز که برگشتن ما رفتیم جلوی مسجد که بچه ها رو تحویل بگیریم. علی وقتی از اتوبوس پیاده شد بهش گفتم مامان خوش گذشت؟ خوب بود؟ مشهد چه حال و هوایی داشت؟
می گفت تو ایام اربعین که میری کربلا اونقدر به زائر امام حسین احترام میذارند و بهش خدمت می کنند که زبان از بیانش قاصره...
طرف میاد با التماس ازت می خواد که جوراب هاتو بدی بشوره...میگی نه..اشک تو چشمش جمع میشه و اونقدر قَسَمت میده که تسلیم میشی...
هم خجالت می کشی هم نمی خوای ناراحتش کنی...
حالا آخر صفر که میشه برو مشهد...
یه بنده خدائی می گفت زائر اومده پیش من که فلانی پیاده اومدم تا مشهد...درِ سه تا خونه را زدم که یه ذره آب بگیرم بهم ندادند!!
البته همه اینطور نیستند ها...مخلص مشهدی های با صفا هم هستیم اما یاد یه خاطره ای افتادم...