فانوس جزیره

- در درجه اول خودسازی

- مخاطبان رو باید به خواص و عوام تقسیم کرد

کار با خوبان یا کار با عموم

دو گروه متفاوت

برای عموم کار باید بکنیم که جذب بشن (به حداقل قانع بشید-همین که یه انس ایجاد کنیم – سخت گیری نکنیم-عموم رو به خصوص تحمیل نکنیم – ببینید با چی درگیره اونو برطرف کنید -...  )

برای خواص باید کار بکنیم که رشد کنن(جلسه زیارت عاشورا- مراسم کنار مزار شهدا- اردو های جهادی - ...  و به حداقل راضی نشیم – سخت گیری کنیم )

- ما پدیده رو از اولش باید بشناسیم و قبل از اونی که بیاد باید ببینیم که برخورد حکیمانه چیه؟

دو چیز لازمه: کار و ابتکار

- مساجد رو رونق بدیم

بکنیمش پایگاه فرهنگی خودمون

چگونگی کار فرهنگی از دید قران

- حوصله باید داشت توی کار فرهنگی (سعه صدر)

- خلق بزرگ (بخشش – به دل نگرفتن چیزی- داشتن روح بزرگ )

- تواضع

- الگو بودن

- پیشگامی در عمل (اول خودت انجام بده بعد به دیگران بگو که انجام بدن)

- شهامت نمیدانم...( اگه بلد نیستی بگو نمیدونم...مردم و گول نزن)

- افراد موفق را مطرح کنیم(اگر از خودمون بهتر بودن کارو بدیم به اون ها)

- از نظر ظاهری خوب و شاد باش

- حرفت باید سوز داشته باشه (که به دل بشینه)(دغدغه داشتن و حرص خوردن)

- مخاطبان باید احساس کنن تو نمیخوای خودتو به رخ بکشی(همه چیو جمع ببنیدیم مثلا ما بدیم باید توبه کنیم)

- تعصب نداشته باشیم

- احساس نشه که تو خودتو میخوای تحمیل کنی

- خط شکن و خط پذیر باش

- کار های جدید رو بپذیریم (چیز های مدرن و نو اوری ها)

- یه سری خرافات رو بشکنیم و اداب و رسوم غلط

- هجرت برای کسب علم و ارشاد مردم

- شناخت عمیق از دین نه آگاهی سطحی

- شروع کار فرهنگی از خانواده و نزدیکان

- عدم وابستگی به خطوط سیاسی و احزاب

از نظر شما به چی میگن فرهنگ و به چه کاری میگن کار فرهنگی ؟))

سلام

ببخشید دیر جواب میدم

بنظر من فرهنگ مجموعه رفتارهایی هست که شخص در مکان و زمان مختلف انجام میده و در حقیقت همان عقاید تثبیت شده هست

مثلا آداب و رسوم جشن های عروسی و عزا طبق فرهنگ برگزار میشه

جهان بینی که گفتم منظورم این بود که جهان بینی آدم ها مطابق همان فرهنگشون هست

چهان بینی بعنی اون تصوری که شخص از جهان داره و فکر میکنه اگر این رفتار رو انجام بده با جهان سازگارتره

و افراد بر طبق جهان بینیشون عمل میکنن

تا وقتی که فرهنگ درست نشه جهان بینی افراد و در نتیجه رفتار افراد درست نمیشه

.

.

نمیدونم تونستم منظورم رو برسونم یا نه

التماس دعا

سلام مومن

این مطلبو تو ی وبی خوندم 

فکر کنم پاسخ خوبی باشه

----------------------------------------

برخی فرهنگ را چون پارچه ای می بینند

 که نخبگان جامعه آن را برای ملت ها به اندازه های مختلف می دوزند

 و گروهی فرهنگ را مانند جاده ای می دانند 

که با در نظر گرفتن هر مقصد ، متفاوت خواهد شد

 جمعی هم فرهنگ را مساوی با دین می خوانند

 که مجموعه ای از مقررات نوشته یا نانوشته ای است که عامه مردم از آن پیروی می کنند

 در جمع بندی این نگاه ها

 به این نتیجه منطقی می رسیم

 که فرهنگ مجموعه ای از باورها و ارزش های پذیرفته شده است

 که در حقیقت رفتار جامعه را شکل می دهد 

این رفتار اعم از فرهنگ عمومی یا فرهنگ عامه است 

و می تواند تمامی هنجارها یا ناهنجاری ها را در بگیرد

 بی شک ادبیات و دین ، نشانه های مهمی از فرهنگ یک جامعه می باشند

 و می توانند بیانگر مسیر فکری اجتماع بشری بحساب آیند 

و هنر زبان گویای فرهنگ است که در نشر فرهنگ تاثیر بسزایی دارد 

فرهنگ ، معرف یک جامعه است 

و دین جهت دهنده فرهنگ 

و حکومت ها می توانند فرهنگ را در اسارت خود درآورند

 اما این نخبگان هستند که می توانند در قالب و محتوای فرهنگ ، تغییر و تحول ایجاد کنند هرچند ممکن است این تغییر و تحول ، سال ها طول بکشد

یا علی