سلام از من حقیر به تو
ای قرآن...

دلم حسابی تنگ شده بود...
تنگ اینکه بیایم بنشینم رو به قبله
تو را مقابل دیدگانم بگشایم...
گذر کنم از همه ی دنیا..دل بسپارم به تو و کلام تو که بگویی آنچه را نیکوست...
دل تنگ اینکه بیایم در کنار تو و فقط بخاطر خودت بخاطر بوییدن و چشیدن تو واژه واژه پر کنم دل را از نور

من ببویم و تو رخ بنمایی...
من صامت باشم و خلوت کنم ذهن را تا تو قطره قطره بر من بنوشانی...

دوست دارم که وضویی بگیرم و بیایم تا غرق شوم در آرامش این واژه ها...
بیایم تا گام بردارم در گلزاری که بوی بهشت می دهد و حس تازگی و طراوتش نیرویی دوباره به جانم می بخشد....

دوست دارم در مقابلت بنشینم
تو بخوانی و من بشنوم...
تو بگویی و من نگویم...
و تو،همه ی دردهایم را،نگفته ایم را،حیرت ها و ندانسته هایم را،
پاسخ گو باشی....

قرآن عزیز...
تشنه ام...
تشنه ی اینکه میان اینهمه حرف ها و نظر ها و واکنش ها
خودت
فقط صدای خودت
راهنمایم باشد...

 یَهدی إلی الرُّشدِ...1





ِ

بعدا نوشت:

دوستان یه طرحی داشتیم پارسال تو همین فانوس اجرا شد...
یه طرح قرآن خوانی دسته جمعی به نیت نزدیکی و رسیدن ظهور ان شاء الله که هر روز یک صفحه قرآن بخونیم به نیابت از یک شهید...
هر شهیدی که خودتون دوست دارید...

طرح به این صورت اجرا میشه که 30 نفر اسم مینویسن...

از اونجایی که هر جزء قرآن عثمان طه  20 صفحه است ما سی نفر ان شاء الله هر روز یک و نیم جزء قرآن تلاوت می کنیم.(هر نفر روزی صفحه)

یعنی روز اول صفحه 1 تا 30 تلاوت میشه
روز دوم صفحه 31 تا 60 تلاوت میشه
روز سوم صفحه ی 61 تا 90 تلاوت میشه و به همین ترتیب...

میمونه چهار صفحه ی آخر که روز عید فطر همگی اون رو تلاوت میکنیم.

شروع طرح ان شاء الله از دهم ماه مبارک

شرکت کنندگان تو نظرات اطلاع بدن و یه نشانی هم بذارن که شماره صفحات براشون ارسال بشه.

راستی
اگه دوست داشتید شهیدانی که به نیابتشون میخونید به ما هم معرفی کنید...
اینطوری هم قرآنه و هم معرفی شهدا:)