بسم الله الرحمن الرحیم

یادتونه این تصویر رو بزرگواران؟

این دوجا تصویر درج شده بود در پست های قبلی : یک ، دو

درواقع در پست دوم خواسته بودم که دوستان تفکر نوشت بنویسند و بعدا من تفکر نوشت خودم رو بنویسم

حالا از کجا این قضیه آب خورد ، هم زمان وقتی من پست اول رو گذاشته بودم و به وبلاگ هم پیوندی ها سرمیزدم دیدم همین عکس درج شده و خلاصه نوشته:

این است خلاصه اقتدار تاریخی اسلام: 

نطق،قلم،اسلحه،عبا،چفیه

همینجا یه تفکر نوشتی به ذهن من خطور کرد

یه بار دیگه با دقت به تصویر نگاه کنید

آقا دارند نطق می‌کنند با چه؟ با صدایی رسا و استفاده از بلندگو و تجهیزات مدرن ، و بعد هم این صحبتها به طرق وسایل مختلف در اختیار عموم قرار میگیره از طریق شبکه های اجتماعی مختلف

صحبت‌های خودشون رو مکتوب کردند و سرفصل‌ها رو یادداشت کردند ، این برای من و شما و همه اینها الگو است ، یعنی حرفهایی که داری و علمی که داری را هم باید مکتوب کنی تا فرار نباشد و در فواصل مختلف از آنها استفاده کنی

از اقتدار و سلاح در عین تواضع استفاده کردند و میکنند ، در مقابل کسانی که میگویند ما وظیفه مان خودسازی و عبادت است و امروز وظیفه دیگری نداریم و باید به امور عبادی خودمان رسیدگی کنیم که دید این افراد با عملکرد آقا همخوانی ندارد

عبای آقا نشانگر امور دینی ماست که باز باید همچنان به مسائل عبادی در راس امور اهتمام داشته باشیم

و چفیه آقا که خودشان تعبیری داشته اند در جواب سئوالی که یک سرباز باید همیشه حالت رزم خود را حفظ کند

و اما یک نکته ای که اشاره نشده بود در او وبلاگ

ساعتی است که آقا جلوی چشمشان گفته اند بگذارند ، با این که ایشان ولی فقیه هستند و همه به اختیار خودشان آمده‌اند و میخواهند صحبت‌های آقا را گوش کنند اما آقا حواسش به ساعت و زمان هست که حق الناس گردنشان از بابت زیاد تلف نشدن وقت مردم باشد .

و صحبت نهایی من:

همه و همه اینها باید باهم جمع باشد و باهم باشد و هرکدام آنها تک ، تک اثر خوبی ندارند و نتیجه مطلوب به دست نمی‌آید.

آی بچه مومن ها عمل باید

آدم میترسه یکم ، چقدر مراجعه خاموش داریم که هیچ ردی از خودشون بجا نمیذارن ، همه مطالب ما را دیروز رصد کردند ، شوخی کردیم درج در پرونده نشه (لبخند)