بارها تصمیم گرفتم که وب نویسی رو رها کنم
هم دلیل داشتم هم موانعی برای نوشتنم وجود داشت
دلیلم این بود که وب نویسی برام یه دغدغه غیر قابل کنترل ایجاد میکرد... و بحثهایی که اینجا شکل میگرفت و مطالبی که نوشته میشد فضای ذهنم رو در طول روز پر میکرد
حتی این مباحث تا در خلوتهای من هم نفوذ میکرد... و نتیجه این میشد که وقت تفکر کردن هی ذهنم پراکنده مباحث وب میشد....
کلا سعی میکنم هر دغدغه ای که خدا در اون نقشی نداره رو از خودم دور کنم...
این بخشی از اثرات وب نویسی رو ذهن خودم بود... و موانع هم این بود که من فرصت کافی برای نوشتن و پاسخ به نظرات نداشتم...
یعنی برای تحقق این کار می بایست یه مهمتر رو رها میکردم و به این مهم میپرداختم... مثلا از ساعت کارم میزدم تا برای یه پاسخ درست فکر کنم و زمان برای تایپش بذارم
یا از زمان اندکی که برای با خانواده بودن دارم بزنم و وارد گفتگوهای مجازی بشم... که گرمی خانه من از بین میره...
اما از طرفی میبینم مقام معظم رهبری بسیار در این زمینه دغدغه دارن
برای همین تمام فهمم رو جمع کردم که طوری برنامه ریزی کنم که نوشتنم تعطیل نشه...
سعی میکنم در عین دغدغه داشتن برای مسائل مجازی رهایی خودم رو هم حفظ کنم... که این خودش تمرین بسیار شیرینی هست... ان شا الله نتایج خوبی هم داره
و برای ضایع نکردن حق دیگران به خاطر فعالیتم در فضای مجازی نظرات رو بستم... چه اینجا و چه در وب شخصی خودم...
اما همواره در فکرم که ما به عنوان نیروهای مردمی چه کاری میتونیم بکنیم تا دغدغه رهبرمون رو کمتر کنیم در این زمینه؟...
بیاییم همه مون در این زمینه فکر کنیم... بیشتر از این اندازه چه کار مفیدتری از ما ساخته هست؟...
ما هم باید مثل آقا دغدغه داشته باشیم... مگه نه؟
نظرات رو نمی بندم تا راهکارهای دوستان رو هم بخونیم...
یا علی