فانوس جزیره

امروز یه عالمه مادر عکس بدست به خیابون میان ...

هواشونو داشته باشیم ...

همین الان همایش نماز یاران هستم

سلام...
اگه نیتمون خالص برای خدا باشه و بخواهیم ازشون ک درین راه کمکمون کنن و یک رنگ باشیم و ناخالصی نباشه ته ته دلمون همه چی ب اون سمتی ک باید سوق پیدا میکنه و فعالیتهامون در هر موردی رنگ و بوی خدایی پیدا میکنن و اون نتیجه ای ک باید چ محسوس و چ نامحسوس محقق میشه ان شاالله...
التماس دعا

begging pray me....

سلام

سلام

دقیقا چهار روز دیگر ؛ سی و یکم خرداد ماه

مردی از جنس عشق ؛ علم ؛ غیرت ؛ صبر و شهادت

زمزمه کرد «خدا رستمی را دوست داشت و برد و اگر ما رو هم دوست داشته باشد می برد»

به بهانه ی قرار گرفتن در آستانه ی شهادتش

دعوتید به مرگ از من فرار می کند

http://heyateketab.blog.ir/post/94

دم افطار که بی تاب تر و تشنه ترم
می شوم غرق علمدار...عمو...آب...حرم

بعد یاد تو می افتم که غریبی آقا...
تو کجا دعوتی افطار؟چرا بی خبرم؟

اللهم عجل لولیک الفرج

سلامــــــــــــ
تشکر
بنده هم شما رو لینکیدم
ان شاء الله که سر میزنید
یاعلی.

سلام.
والا من هنوز نمی دونم افسر جنگ نرم بودن یعنی چی!
یه وقتایی حتی حس میکنم این وبلاگ نویسی های ما هیچ اثری نداره که نداره.
میدونید ! یه بحثی که هست اینه که ماهای به قول شما افسر جنگ نرم فقط بین خودمون می نویسیم! یعنی اینکه کدوم یکی از ماها تو لینکامون آدمایی که اصلا مذهبی نیستن هم هستن؟ کدوم یکی مون سعی کردیم اونا رو هم بکشونیم به وبلاگامون ؟ اصلا گیریم که کلی هم در این باب دعوا شدیم . فحش شنیدیم. هر حرفی رو که حقمون نبوده رو شنیدیم...
ولی باید این کارو انجام بدیم.

اما چه طور؟ چه طور میشه آدمای " به ظاهر " نه چندان مذهبی رو هم به وبلاگای افسرای جنگ نرم کشوند ؟ !

علیک السلام

بازم مگه همینا باشن که به داد مابرسن. یارای امام زمان(عج) اول میان بعد خودشون ان شاءالله میان. برای ظهورشون صلواتی محمدی پسند بفرستید.

حلول ماه مبارک رمضان برشماهم مبارک

سلام...
اکثر نظرات در مورد سوال پست نیست که!

بنده به شدت با سوال کاربر «پرواز» موافقم...این نوشتن های توی وب تاثیر داره؟

البته که داره،اما یه نظری دارم اینه که آهی ما در توانمون(توان علمی) هست که دیگرانی که توی راه نیستن رو به راه بیاریم،گاهی بنا به دلایل مختلفی، نمی تونیم،اما میتونیم تو همین جمع مذهبی که هستیم،عقاید خودمون رو درست کنیم و محکم.

بذارید بهتر بگم،مثلا من انقدر اطلاعات دینی ام کمه که اگه با کسی وارد بحث بشم ممکنه عوض اینکه اونو به راه بیارم،خودم از دست برم،اینجور وقتا خیلی خوبه که فقط با کسی بحث کنم که اون بتونه منو به راه بیاره و با پرسیدن و مطالعه کردن،اطلاعات خودم رو ببرم بالا و عقایدم رو محکم کنم.

بعد که این مرحله رو رد کردم و جسور و قوی شدم برای دفاع از دین،وظیفم این میشه که دیگران رو با بهترین اخلاق و رفتار به راه بیارم...

اول از همه هم از اطرافیان باید شروع کرد.

---
همیشه اینطور نیست که شیطان انسان را از طاعت به سمت معصیت بکشاند... شیطان گاه انسان را از طاعتی به سمت طاعتی دیگر منحرف میکند و به گمراهی میکشاند... 

سلام علیکم  آقای عباس زاده
اومدم منم یه چیزی بنویسم دیدم آقای صالح و آقای رزمنده , هردو بزرگوار خیلی کامل نوشتن دیگه خجالت کشیدم چیزی بنویسم :)

سلام مومن. جزاکم الله خیرا


زیارت قبول....

عرض کنم که حالا که بحث جداً، جمعی شده، خدمت همه ی بزرگواران هم عرض سلام و ادب دارم...

مومن-بانوی گمنام- کی رزمنده مطلب نوشته!!! تازه کامل!!!جل الخالق...
فرمایشات برادر صالح هم متین اما هدف این مطلب، اینه که همه راهکار بدن نه اینکه خجالت بکشند.....

مخلص برادر صالح هم هستیم....

عرض کنم که امام علی علیه السلام یه سری تعریف دارند از افسر که با اجازه ی همه ی بزرگواران، اینجا یادگاری می ذارم...ان شاء الله همه مطالعه کنند...مطالعه ش خیلی مطالب را روشن می کنه..ایشون می فرمایند:

"افسر باید پرهیزگارترین سپاهیان و نجیب ترین افراد باشد.
افسر باید همچون تو -مالک اشتر- غم لشگر خورد و بر سربازان خویش، پدری مهربان و فرماندهی آگاه و بیدار باشد.
افسر باید به عظمت روح و شجاعت قلب، سرآمد همه ی سپاه بوده، نقشه های جنگ را آنچنان تنظیم نماید که پیروزی خویش و حفاظت خون سربازان را، حتی المقدور ضمانت کند.
از افسر، پسندیده نیست که به اندک ناروائی، خشمناک و عصبانی گردد.
افسر فعال و مقتدر، آن کس تواند بود که خشم را با بردباری، و ملایمت را با متانت، به خوبی بیامیزد.
افسر باید به چشم سرباز، در عین سنگین دلی، مهربان، و در حال مهربانی، با مهابت و مخوف جلوه کند.
من آن افسر را دوست می دارم که با ناتوانان و بیچارگان، فروتن، و با گردن کشان، همچون قهر الهی، بی رحم و متکبر است.
ای مالک، تا می توانی افسران سپاه را از خانواده های نجیب و دودمان های با شرافت و اصیل انتخاب کن، مخصوصا تاریخ پیشینیان و اجداد فرماندهان سپاه باید به دقت بررسی شود تا مبادا آلوده نژادان و پست فطرتان به مقام سرداری رسند و موقعیت حساس افسری را اشغال کنند.
....

ای افسر، تو اگر به راه حفظ شرافت سربازان جان ببازی، سزاوار است. زیرار عملاً به آنان درس فداکاری و صمیمیت می آموزی.
آنچه را که به افراد سپاه وعده می کنی، لازم است به هر قیمت که باشد، وفا کنی.
تو سرداری، اگر بر عهد و پیمان ارزش نگذاری، چگونه وفاداری و ثبات از سربازان زیردست، توقع خواهی داشت؟!! "

حالا میائیم سراغ سوالاتی که مطرح شده...
قطعا همه کم و بیش به مطالبی برخورد کرده اند که طرف یه ناراحتی ای چیزی داره میاد میگه خیلی ناراحتم!!
نظرات:
-چرا ناراحتی؟
-هیچی همین طوری دلم گرفته!!
-منم همینطورم
-چه جالب بچه ها منم چند وقتیه اعصاب ندارم!!!
...
حالا یکی از بیرون این مطالب را می خونه چی فکر می کنه؟
اگه این افراد مذهبی باشند، چی فکر می کنه؟
غیر از اینه که بچه مذهبی ها همه شون افسردگی دارند؟

به این یکی مکالمه توجه کنید:
-نظر شما راجع به فلان موضوع چیه؟
- به نظرم اینطوریه...حالا یه شبهه ای در این خصوص برام پیش اومده...به نظر شما جوابش چی میشه؟
-بنده جواب شما را نمیدم!!چون تو مرامم نیست با نامحرم صحبتی داشته باشم!!!


جل الخالق...
بنده ی خدا اگه قرار بود صحبت نکنی، کی به تو گفت سوال مطرح کنی که تازه شبهه بندازی؟
مگه قراره گل و بلبلی بحث کنی؟!!


مکالمه ی بعدی را داشته باشید:
-وای وای وای...اگه بدونی چی شده؟
- چی شده؟
-من همه ش مطالب مذهبی ارائه می کنم اما حواسم نبود یه مطلبی گذاشتم که خیلی ضایع بود!!!!!


واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند
چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند...


به طرف میگی چرا مطلب نمی نویسی؟
میگه چه فایده که کسی نمی خونه!!
میگی از کجا معلوم که نمی خونند؟
میگه آخه کسی نظر نمی ذاره برام!!!!


یه مطلبی در جائی می خوندم خیلی برام جالب بود...
می گفت ماها اخلاصمون کمه...
یه شهید اونقدر مخلص بود برای خدا که وقتی یه تیکه استخونش را هم میارن، دلها را با خودش همراه می کنه....
حالا شهید معروفی هم نیست ها...بعضا گمنامه....اما اخلاص داره....


ما اگه مخلص باشیم برای خدا، خدا خودش اونی که باید هدایت کنه به مطلب ارائه شده را هدایت می کنه....
مسئله اینه که مخلص نیستیم..


خیلی نوشتم...حلالم کنید..

مخلص باشیم برای خدا، صلوات

عاقبتتون به خیر به حق حضرت ابوتراب
یا علی

ای خداااا من یک ساعت تایپ کردم . همه اش پرید.

خب مطلب جناب رزمنده بسیار ارزنده بود.
در مورد افسرده بودن مذهبیا.
خب این طبیعیه که هر کسی یک مدت دل گرفته شود. اصلا اگر دل گرفته نشود از انسانیت به دور است. پس کسی که با یک حالت ِ طبیعی ِ انسان ها به این نتیجه میرسد خودش مشکل فکری دارد.
اما... مطلبی که در این مورد هست اینه که ماها قدری که به شهادتا اهمیت میدیم به روزای ولادت اهمیت نمیدیم.
ینی قدری که غم ِ روزای شهادت رو عنوان میکنیم شیرینی ِ روزای ولادت رو بیان نمیکنیم. چه در فضای مجازی چه در فضای حقیقی. و اینجاست که ملت به این نتیجه میرسن که مذهبیا افسردن.

در مورد اینکه فرمودید گفتن من با نامحرما صحبت نمیکنم.
من یک بار به وبلاگی بر خوردم که کللی تعجب کردم.
طرف نوشته بود خواهرم من نامحرمم ! وقتی می آیی اینجا حجابت کامل کامل باشدو روسری به سر داشته باش و از این حرفا.
راجع به این موضوع زیاد فکر کردم. حتی گاهی خواستم ربطش دهم به اینکه حضرت زهرا سلام الله علیها با وجود اینکه فرد نابینا مهمانشان بود باز هم حجاب کرده بودند ... اما... نشد ! آن در فضای واقعی اتفاق افتاده و این دید و بازدید ها در فضای مجازی رخ میدهد. درست که باید در فضای مجازی هم تقوا داشت. اما در این مورد جز به افراط به هیچ نتیجه ای نرسیدم. الله اعلم.

در جواب جناب ذره ای تبار نسیان:
بله حق با شماست. بنده این حرف رو در مورد شخصی مثل خودم که اعتقاداتش با نسیمی از دست میرود عرض نکردم. در همین بلاگ خودمان آدم های زیادی داریم که اتفاقا بسیار قوی هستند در زمینه منطقی صحبت کردن. اطلاعات عمیق دینی دارند. قدرت بیان فوق العاده بالایی دارند اما... وبلاگ آن ها را هم که زیر و رو کنیم میبینیم که جز مذهبیا با هیچ کسی مراوده ندارند.

سلام علیکم...

سلام علیکم
حلول ماه مبارک رمضان راخدمت شما وهمه ی دوستان تبریک عرض میکنم.
نظر خاصی ندارم ولی از نظرات خیلی خوب ومفید دوستان استفاده کردیم.
ان شاالله که بتونیم در مسیر درستی قدم بگذاریم.
ممنون
التماس دعا

سلام
گاهی همین که کاری نکنی خودش یک کار بزرگه، بارها دیدم تا موقعی که سعی می‌کنن جوانی رو به سمتی جذب کنن کارشون سخت‌تر میشه (مگر این که اون فرد خودش به اون مرحله رسیده باشه و بخواد) به نظر من باید قبل از هر کاری خودمون رو بسازیم. اگر در این خودسازی موفق باشیم یعنی در دنیا و آخرت موفق هستیم و دیگران خودشون به سمت کارهایی که انجام دادیم میان...
پس به جای یاد دادن به دیگران به خودمون یاد بدیم و ایمان داشته باشیم اون کسی که باید دست خالی از وب ما نمیره.
(البته جسارت نباشه این‌ها نظر شخصی من هست و اصلاً دلیلی نداره دوستان موافق باشن)
در پناه حق

سلام

سلام به همگی دوستان.  خداوند هرکس را که با قول احسن و با اخلاق مطالب و معارف دین را نشر میدهد، توفیق بیشتر و اجر اخروی و عزت دنیا و عقبی را نصیبش گرداند. آمین.

سلام علیکم آقای ندیم پور..

سلام

سلام

بله کاملا آقای ندیم پور درست میگن...باید خیلی با مطالعه وارد این فضا شد ...هر کسی از راه برسه وبلاگ بزنه چیزی رو درست نمیکنه...البته که باید این جور سایت ها زیاد باشد ولی اگر فقط به فکر تعداد وکمیت باشیم و روی کیفیت کار نکنیم شکست میخوریم..اگر کیفیت رو بیشتر کنیم با تعداد سایت کمتر میتوان جذب حداکثری نمود...(نظر شخصیم)
جایی یادم میاد که رهبر معظم فرمودند: بصیرت و آگاهی خودتون را وابسته (اگر درست گفته باشم) به فضای مجازی نکنید...برید کتاب بخوانید و تدبر کنید و....
لپ کلام اینه که واقعا و حقیقتا باید کتاب خواند،مطالعه کرد،عمیقا روی موضوعاتی که برخورد میکنیم فکر کنیم...
و عنوانی هم هست که میگن افسر جنگ نرم واقعا لیاقت چنین نامی رو هر کسی نداره...در فضای مجازی باید حساب شده حرکت کنیم...یعنی مثلا در بعد مدیریت زمان خیلی باید دقت کنیم تا بیش از حد وقتمون تلف نشه...
اما یه سوال داشتم شاید خارج بحث باشد اینکه:

سلام علیکم...

سلام و پوزش بخاطر پرحرفی!
سوال دوست گرامی -ازتبار نسیان- را اینگونه توضیح میدهیم که:گفتیم ایجاد وبلاگ هدفی دارد و با ذکر مثال از دو شخص با گرایش دینی که یکی با رویکردی ضعیف چگونه به نتایج ضعیف میرسد ودیگری با رویکرد هوشمندانه چگونه به هدف و نتایج مثبت و خوبی نائل میگردد و برای اینها راهکار را توضیح دادیم وگفتیم که ما در تعامل وارتباط با دیگران یا وبلاگ نویس(میزبان) ویا بازدیدکننده وبلاگی(میهمان) هستیم وبرای اثرگذاری بیشتر راهکار ان را هم بیان کردیم لذا یکبار دیگر مطالعه آ نرا خواهشمندم.
اما سوال در مورد نظرشخصی حقیر در مورد اینکه چرا باید یک وبلاگ شناسنامه و پروفایل شفاف داشته باشد؟
چه بخواهیم چه نخواهیم وبلاگ هم برای خودش یک رسانه محسوب میشود و نه تنها از قوانین رسانه ها ونشریات پیروی میکند بلکه قوانین حقوقی و نظارتی رسانه ونشریات هم درموردش اِعمال میگردد.

سلام
واسه جبهه حق هر کاری ازمون بر میاد باید انجام داد
باید جهادی فکر کردن و جهادی عمل کردن رو یاد بگیریم

سلامی مجدد
آقای ندیم پور به نظرم نباید کامل با اسم و شفافیت وارد شد...این به دلایل امنیتی اصلا قابل قبول نیست..درسته که جاسوسی ها فراگیر هست و همین الآن هم ممکن است جاسوسی شویم...ولی تا جایی که ممکن هست باید از نظر امنیتی مراقبت کنیم...(یکی از آشنایانم توانست یک گوشی رو که باطریش کنده شده رو روشن و یا توانست صدای ما را ضبط کند)---الله اکبر
به نظر میرسیه به راحتی بشه وبلاگی که قصد سو داره را از وبلاگ های دیگر یا وبلاگی که دنبال مقاصد دیگر است از وبلاگهای خوب تشخصی داد

سلام علیکم...

باز هم ممنون از توضیحات..
بنده خودم کسی هستم که هیچ اسم و پروفایل بخصوصی ندارم و به همین دلیل واقعا میخواستم دلایل شما رو بشنوم...

نظر شخصی بنده این بود که اگه اسم و جنسیت و سن و سال گفته بشه،فرد از جانب طرف مقابل خیلی مورد قضاوت قرار می گیره و بحث و گفتگو در یک حدی باقی میمونه و شاید خیلی رشد نکنه...بنظرم می اومد که اینطوری بهتره چون فرد شما رو فقط به عنوان یک انسان می شناسه!

ولی خب این آسیب هایی که شما می فرمایید هم هست و من بی خبر بودم..اما به نظرم باز هم میشه نیت ها رو تشخیص داد تا حدودی.

---
آقای عباس زاده منتظر پستی که گفتید راجع به فعالیت خانوم ها می گذارید هستم...
و سوال اینکه دلیل توضیح کدوم خواسته ام چیه بزرگوار؟

سلام

خیلی خوب و مفید

بله بستگی به شرایط داره؛ در کربلا سکوت کردن و کاری نکردن هم به نوعی کار بزرگی بوده البته منفی! یعنی پشت به همه اعتقادات!
اما مثل ما متفاوت هست؛ باید ما خودساخته باشیم تا بتونیم کسی رو هدایت کنیم. عالم بی عمل نمی‌تونه کاری از پیش ببره؛ منظور من این نبود که هیچ کاری نکنیم منظورم این بود که هر کس از پس خودسازی‌ش براومد بسم‌الله، دریغ نکنه...
البته بیشتر روی صحبتم با خودم هست.
در پناه حق

خانوم نبوی فرمودن...بنده گلچین صحبت ایشون رو نوشتم.