• در ادعیه ماه مبارک رمضان، عبارت زیبایی هست که صدا می‌زند: «وَ لَا کَفَفْتُ‏ عَنْ‏ تَمَلَّقِک‏؛ من هیچ وقت از تملّق‌گویی برای تو سیر نمی‌شوم»(مصباح المتهجد/ج2/ص590) یعنی خدایا! من نگاه تو را می‌خواهم، من نظر محبت‌آمیز تو را می‌خواهم.
  • برای اولیاء خدا خیلی مهم است که خداوند با چه مقدار محبت به آنها نگاه کند. این‌قدر مهم است که اولیاء خدا برای افزایش درصد نگاه محبت‌آمیز خدا به آنها، جان می‌دهند. نگاه خدا به قدری اهمیت دارد که بالاترین عذاب قیامت این است که خداوند اصلاً به بعضی‌ها نگاه نکند...

  • خداوند به بعضی‌ها اصلاً نگاه نمی‌کند و به بعضی‌ها هم نگاه مهربان دارد، اما همین نگاه هم درجه‌بندی دارد. مثلاً نگاهی که خداوند به اباعبدالله‌الحسین(ع) دارد طبیعتاً به ما ندارد. قلب انسان در روز قیامت متوجه نگاه مهربان یا نامهربان خدا می‌شود. این نگاه خدا چیست که اگر به کسی نگاه نکند برایش بدتر از جهنم است؟
  • اخلاص یعنی تو برای «نگاه خدا» کار کنی نه اینکه برای خودت انسان خوبی بشوی و کارهای خوب انجام دهی. واقعش این است که اگر به خاطر خدا خوب نشوی و به این مرحله نیانجامد، تقریباً خوب شدن تو ارزشی ندارد؛ حتی اگر این کارهای خوبت برای تظاهر و ریا و نگاه مردم هم نباشد. نباید این‌طور باشد که جامعۀ مؤمنین به خوب بودن و رفتار خوب بها بدهد، اما به اخلاص توجه نکند.

  • یک بیماری و مرضی وجود دارد که انسان را به رفتا و و کار خوب دعوت می‌کند ولی به مخلص بودن دعوت نمی‌کند. گاهی اوقات هم، انسان مخلص بودن را فقط به معنای «ریا نکردن» می‌گیرد. در حالی که ممکن است انسان ریا نکند، ولی عمل خودش را «برای خدا» هم انجام ندهد و مثلاً برای دل خودش یا وجدانش انجام بدهد یا به خاطر حسن ذاتی آن کار خوب انجام بدهد(یعنی برای اینکه آن کار ذاتاً کار خوبی است انجام دهد) یا به خاطر صفات ژنتیکی و خانوادگی خودش آن کار خوب را انجام بدهد. مثلاً بعضی‌ها به صورت ژنتیکی سخاوتمند یا مهربان هستند اما بخشندگی یا مهربانی آنها به خاطر خدا نیست. این‌جاست که آدم می‌بیند، اخلاص چقدر غریب است.
  • خیلی‌ها توجه ندارند که اگر کارهای خوبشان «به خاطر خدا» نباشد، اصلاً ارزش ندارد. اصلاً کار خوب انجام دادن و خوب بودن، بهانه‌ای است که تو برای خدا یک کاری انجام بدهی و پروانۀ وجود او باشی...

  • حاج آقا پناهیان

    ************************************************

    سیم خاردار 36 :  میل زیادی به ریا داشتم و امور را آن گونه جلوه می دادم که حقیقت نداشت تا سببی برای خوشحالی نفس شود.


     "ریا" از مادّۀ "رای" به معنی این است که شخص کاری را به انگیزۀ جلب توجه مردم انجام دهد. و نیز به معنای تظاهر و نشان دادن به غیر است ...


    مَثل اعمال ریا کارانه در قرآن:

    « ... فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَیْهِ تُرَابٌ فَاَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْدًا لاَّ یَقْدِرُونَ عَلَی شَیْءٍ مِّمَّا کَسَبُواْ وَ اللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ »(بقره/264)

    «(کار ریا کار یا منت گذار ) همچون قطعه سنگ صافی است که بر آن، (قشر نازکی از) خاک باشد (و بذرهایی در آن افشانده شود) و رگبار باران به آن برسد (و همه خاکها و بذرها را بشوید) و آن را صاف (و خالی از خاک و بذر) رها کند، آنها از کاری که انجام داده‌اند، چیزی به دست نمی‌آورند و خداوند جمعیّت کافران را هدایت نمی‌کند.»