بــه نام خدایی که حسین را آفرید...
ابوریاض از مسئولین فعلی کشور عراق است.ایشان میگفت:«
در سال های جنگ عراق علیه ایران فرزند من به اجبار به سربازی رفت.
یکی از عملیات های ایران آغاز شد.
از طریق ارتش به من اطلاع دادند که پسرت در این نبرد کشته شده است.
خیلی ناراحت بودم .
با اتومبیل خودم از بغداد برای تحویل جسد راهی جنوب شدم.
به محل تحویل اجساد رفتم.
کارت و پلاک پسرم را تحویل دادند.
کارت متعلق به خودش بود.
اما وقتی برای تحویل جسد رفتم با تعجب دیدم که این جنازه متعلق به پسرم نیست!
چهره ی او شبیه بسیجیان ایرانی بود.
محاسن داشت.
بسیار نورانی بود!
با مسئول مربوطه صحبت کردم.
گفتم:«این جنازه پسر من نیست.
اما او میگفت:مدارک کاملا صحیح است.
این جنازه را بردار و ببر!هرچه با او بحث کردم بی فایده بود.
کم کم ترسیدم بخاطر این موضوع مرا اذیت کنند.
لذا جنازه را برداشتم .
طبق رسم شیعیان عراق تابوت را بالای ماشین خودم بستم و به سمت بغداد حرکت کردم.
در راه به این فکر میکردم که جنازه ی کیست؟
چرا مدارک پسر من همراه این پیکر بوده است!
هرچیه بیشتر فکر میکردم کمتر نتیجه میگرفتم.
تا اینکه در طی مسیر به کربلا رسیدم.
پس از زیارت به سمت قبرستان کربلا رفتم.
نمیدانستم با این پیکر نورانی چه کنم؟!به خانواده چه بگویم؟!
لذا او را در کربلا به خاک سپردم.
بعد هم فاتحه ای برایش خواندم و راهی بغداد شدم.
مدتی بعد اتفاق عجیبی افتاد.
از طریق هلال احمر اعلام شدکه پسر من زنده است و در اسارت ایرانی ها به سر میبرد.
بعد از پایان جنگ اسرای ایرانی و عراقی تبادل شدند و پسر من هم برگشت.
اولین سوال من از او درباره مدارکش بود.
اینکه آن جوان خوش سیما چه کسی بوده؟
اما جواب پسر من عجیب تر بود!
او گفت:«وقتی من به اسارت نیروهای ایرانی در آمدم جوانی به سمت من آمد و گفت:
کارت و پلاکت رو بده!
من هم آن ها را به او تحویل دادم.»
جوان به من گفت:قراره من در کربلا و در جوار امام حسین{ع} به خاک سپرده شوم!!!
اما برای رسیدن به آنجا به کارت و پلاک تو احتیاج دارم.
بسیجی ایرانی ازمن حلالیت طلبید !
بعد خداحافظی کرد.
من را به دیگر نیروهای ایرانی تحویل داد و به سمت جلو حرکت کرد.
من دیگر از او خبری ندارم.
واقعا عجیب بود.
یعنی او که بود؟!
چه کسی به او گفته بود این کار را انجام دهد؟
چه کسی به دل ابوریاض انداخنه بود این شهید گمنام ایرانی را در کربلا به خاک بسپرد؟!؟!؟!؟!؟!؟
منبع:تــا کربلـــا...
دل نوشتـــ:دلدادگی اباعبدالله با شهدا چقدر شیرین و لذت بخش است.
تفکر نوشتــ:فرزندان حضرت زهرا راهتان را ادامه خواهیم داد/ ان شا الله
سفر نوشتــــ: اللهم الرزقنا کربلا اربابم/./.
دل نوشتــــ:
صفا گرفته دلم از صفای ثارالله
نوای مرغ دلم در نوای ثارالله
ز صبح روز ولادت نه صبح روز ازل
پریده مرغ دلم در هوای ثارالله.
*پیشاپیش ولادت ارباب عزیزم امام حسین {ع} رو به تمامی شیعیان عزیز تبریک عرض میکنم.*
عشق نوشت:لبیک یا حسین.../
در این شبهای عزیز بسیار بسیار حقیر را دعا بفرمایید.
مشکلی دارم که برای باز شدن گره این مشکل به دعای شما عزیزان محتاجم.
التماس دعا
در پناه حق
یا زهرا .../ ... یا حسین
خیلی زیبا بود شهدا اینگونه وصل میشن به سالار شهیدان خوش به سعادتشون
ممنون از پست بسیار زیباتون
انشاءالله بیمار شما هم شفا بگیرن و مشکلتون هم بزودی به حق حضرت سیدالشهداء حل بشه توکلتون به خدا باشه
یا علی التماس دعای فرج