گفت بیا اینجا یه فیلم خیلی خنده دار!! نشونت بدم....

گفتم چی هست؟

گفت خیلی قشنگه.....ببین....

دیدم یه سری مورچه به دور یه خوراکی جمع شده بودند که طرف داد زد برید خونه تون!!!....

یه ولوله ای افتاد بین جمع مورچه ها....و در عرض چند ثانیه همگی پراکنده شدند....

طرف قاه قاه می خندید!!!


یاد یه بنده خدائی افتادم که خارجی بود و با این جمله ی امیرالمومنین علی علیه السلام مسلمان شده بود که-نقل به مضمون- :

"اگه همه ی دنیا را هم به من بدهند حاضر نیستم یه دانه ی گندم را به زور از مورچه ای بگیرم....."



دیروز صبح تو تاکسی بودم که بحث خدمت رسانی مسئولین شد و اینکه شهدا مسئولیت قبول نمی کردند اما وقتی دیگه میومدند پای کار، تا آخرش، سفت و سخت، مسئول بودند به معنای واقعی کلمه....
خلاصه صحبت ها کشیده شد به جنگ و شهدا و اینها...راننده از بچه های رزمنده بود...
ترافیک سنگین و بحث داغ....
راننده داشت از خاطراتش می گفت که یه دفعه یکی از مسافرها گفت اونها هم که رفتند جنگ، جوگیر شدند!! وگرنه اگه الان بودند که مثل اون موقع مخلص نبودند!!!
اومدم جواب بدم که راننده گفت شما مسلمونید؟..طرف گفت بله شیعه ام!!
راننده گفت شیعه یعنی چی؟
گفت نمی دونم!! ...بعد که دید خیلی بد شد گفت البته ایرانی ها اولش سنی بودند بعد شیعه میشن...
راننده گفت سنی یعنی چی؟
گفت نمی دونم!!
راننده گفت نه از سنی چیزی می دونی و نه از شیعه ...و مدعی هستی؟!!
شیعه همیشه شیعه است...چه تو جنگ و چه خارج جنگ...همیشه لله کار می کنه....اونه که جو را تغییر میده نه اینکه جوگیر بشه....

دمش گرم راننده ....
با خودم گفتم آوینی هم یه جمله ای داره که میگه: "چه جنگ باشد و چه نباشد، راه من و تو از کربلا می گذرد"


خیلی نوشتم ...ببخشید!!

امشب یه فرصت گیر آوردم-بخون توفیق نصیبم شد- و اومدم سایبر....

یه کم کارهام قر و قاطی شده!!...لطفا دعا کنید ما را....

ان شاء الله خدمت می رسم...