می گفت یه بنده خدائی با پژو 206 مسافرکشی می کرده...

همین که 4 نفر را سوار می کنه، مسافرها می بینند که اوه اوه اوه، چقدر داره تند میره!!

اولی میگه آقا داری خیلی تند میری ها...

راننده میگه تا حالا 206 داشتی؟

میگه نه...

میگه پس ساکت باش و بشین سر جات!!

نفر دوم اعتراض می کنه و همون جواب را می شنوه..تا می رسه به نفر چهارم که میگه بله 206 داشته ام...

راننده میگه پس تو رو خدا بگو ترمزش کدومه؟!!


حالا داستان ماست...


یه چند روزی بلاگ، با ما سر لج افتاده بود، اینترنت نفتی ما هم که از خدا خواسته!! با دمش گردو می شکست...

به رئیس گفتم یه چند وقتی به ما مرخصی بده تا اوضاع قمر در عقرب ما، سر و سامانی بگیره...

دیدم اولش گفت نه نمیشه ولی ناگهان!! موافقت کردها!!..نگو یه آشی برای ما می پخته که یه وجب که چه عرض کنم نصف دیگه ش، روغن بوده!!!

هنوز تو حال و هوای مرخصی بودم و با حقوق های گرفته شده!!! داشتم کیف می کردم که پیغام داده تا یه مدت شنبه ها را هم بنویس تا برگردم!!!

القصه هر کی ترمز اینجا را بلده بگه تا ما در بریم!!!{لبخند}


عرض کنم که در مجلسی بودیم که یه بنده خدائی گفت شنیدی "الکی میگم!!" را؟

گفتم چی هست؟

گفت خیلی خنده داره!! تو همین شبکه های موبایلی جدیدا باب شده!! یه مطلبی را میگی بعد هم میگی الکی میگم!!!

بعد هم چند تا مثال زد از همین "الکی میگم" ها...

خنده ام گرفت...خنده ای تلخ...
از اینکه دشمن چه راحت با تجهیزاتی که چون اسب تراواست، آمار می گیره که تو به چه مطالبی بیشتر تمایل داری، روی همون ها مانور بده...و بدون اینکه تو متوجه باشی، قبح دروغگوئی را برات می شکنه....عادتت میده به الکی گوئی.....
و تو غافلی از اینکه "دروغ کلید هر بدی است"

مواظب باش و الکی نگو......