جمعه است...

جمعه است و محرم...

جمعه است و محرم و دنیایی غم...

جمعه و محرم، و منی که چندین محرم دیده ام اما هنوز نمرده ام از داغ تو، حسین.....

وای بر من!... وای بر من که زنده ام....

از کدام درد بسوزم؟...

بر کدامین غم عظما بگریم؟...

بر مصائبی که بر  شما و اهل بیت تان رفته است،

یا بر مصائب امروز شیعیان تان؟....

بر دوری کربلا گریه کنم،

یا از فراق منتقم تان؟....

:

چه میگویم؟!!....

غم ها که زیاد است،

ولی غمخوار نیست....

نیست آن کس که به این هزاران داغ بسوز و جگرش آب شود....

نیست آن که یاری ات کند ای مهدی فاطمه!

ای به فدای اشک های غریبانه ات...

ای به فدای شال سیاه عزای تو...

این صاحب عزای حسین...

بحق جدت،

اغفر لی ذنوبی یا حجة الله....

+
ای کشته ی اشک های با عبرت!
یا قتیل العبرات!

بصیرت نصیب مان کند همراه این شور و این عشق که در نهاد ما نهاده است خدا....

++ بسیار بسیار التماس دعا. چشم بر دعای شما دارد، چشم به راه...