فانوس جزیره

مشک بر دوش سوی علقمه رفت، تا که شق‌القمر نشان بدهد 

تا که چشمش هزار معجزه را، بین خوف و خطر نشان بدهد

شیهه در شیهه اسب وگرد وسوار،آسمان مکث کرده تا چه کند؟

خیمه در خیمه گریه می شنود ، آب را شعله ور نشان بدهد؟!

مشک لب‌تشنه گرم زمزمه شد، گریه‌های رقیه در گوشش

تا که یک دشت لاله‌عباسی، غرق خون جگر نشان بدهد

قبضه ی ذوالفقار در مشتش، خشم دریاست در سر انگشتش

کربلا قلعه قلعه خیبر شد، رفت مثل پدر نشان بدهد

با خودش فکر می‌کند که فرات، عطش باغ را نمی‌فهمد

می‌رود معنی شکفتن را، فوق درک بشر نشان بدهد

همه ی خشم خونفشان علی، در صدایش وزیده، می‌خواهد

خطبة شقشیقه‌ای دیگر،‌ با رجز‌ها مگر نشان بدهد

ساعتی بعد آفتاب گرفت، لحظة بعثتی شگفت آمد

*************

رسد از خیمه‌های تشنه‌کامان

به گــوش جـان ما آوای قــرآن

امون از دل زینب، وای از دل زینب

سلام و عرض تسلیت

یه شعری هست که چند سال قبل شنیدم خیلی کوتاهه ولی یه دنیا حرف و روضه توش هست و اون اینکه:

ناله یا فاطمه در حرم افتاد

وای وای وای علــم افتــاد

به این فکر می‌کنم که آدم کی مادرش رو صدا میزنه؟ می‌بینم وقتی داغ سنگین باشه و کارد به استخوان برسه نا خودآگاه آدم مادر و جدش رو صدا میزنه.. اونوقت تک تک این وای‌ها حرف میزنه با آدم .. وای از شیب الخضیب .. وای از خد التریب .. وای از رضیع الصغیر .. وای از نسوة البارزات .. وای از غارت خیام .. وای از شیون زنان .. وای از آتش خیام .. وای از فرار طفلان .. وای از آتش دامان .. وای از سیلی .. وای از اسارت .. وای از این همه نامرد و نامحرم .. وای از جسارت و هتک حرمت و مجلس شراب ... وای ...

یا زهرا سلام الله علیها

امان از دل زینب سلام الله علیها

آجرک الله یا صاحب الزمان

التماس دعا

ضمنا سپاس از شعری که خواهر بزرگوار خانم احیایی زحمتش رو کشیدند إن‌شاءالله مأجور باشند.

سلام

معذرت به زحمت افتادید

دعاگوی شما هستم

سلام بر رزمنده عزیز

بیداری؟

سلام

بچه‌ها رفقا خبر دادند امروز پرچم حرم حضرت ابوالفضل رو بردند کلاله... خوش به سعادت اونایی که و زود خبردار میشن و دستشون می‌رسه.. کاش روزی ما هم می‌شد..

السلام علیک ایها العبد الصالح المطیع لله و لرسوله و لامیرالمؤمنین و الحسن و الحسین صلی الله علیهم و سلم السلام علیک و رحمة الله و برکاته و مغفرته و رضوانه و علی روحک و بدنک

با ابوفاضل مددی و عنایتی آقا..

یا ابوفاضل کجایی وقت اسارت و غربت زینب کبری سلام الله علیها ...

إن‌شاءالله زیارت و حضور با معرفت و همراه با شما دوست عزیز

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم اجمعین.

الهی شکر

می‌خوام بگم چشم و دست و جان و روح و وجود رزمنده به این پرچمی که مدتی مجاور وجود غیور کربلا، فرزند رشید حیدر کردار، یل ام البنین، افتخار و تکیه‌گاه سیدالشهدا پناه زینب کبری و حرم حسینی علیهم‌السلام بوده متبرک شده انگار ما متبرک شدیم، میگم، با تمام وجود هم عرض می‌کنم و خدا را هم خالصانه شکر می‌کنم و امیدوارم رزق‌های معنوی بیش‌تری نصیبت بشه و قدرشون رو خوب بدونی ولی می‌دونم که خودت هم قبول داری که خیلی سخته.. ما هم میخوایم.. بازم ممنونم که لطف کردی که دعامون کردی و چشمان ما رو هم به پرچم و نام نورانی و مبارک قمر منیر بنی‌هاشم روشن کردی الهی که از عمر و جوونیت خیر ببینی و همین طور خیررسان باشی. اینه که میگن از خدا بخواهیم که و جعلنی مبارکا اینما کنت..

از اون طرف با خودم میگم این خاندان کرامت و احسان چه زود ناچیزترین توجه ما رو جواب میدن اصلاً نمیذارن بین عرض ادب و ارادت ما و جواب اونا فاصله‌ای بیفته، مصداق سریع الجواب و سریع الحساب خدا بودن یعنی همین.. چشمی که خالصانه بارونی شد، دستی که خالصانه بر سر و سینه زد، بایدم متبرک بشه .. نه اینکه ما کاری کرده باشیم که حتی اگر خیلی هم با معرفت نباشیم باز از باب احسان که چیزی فراتر از عدل هست نظر میکنن .. قدر این عنایت را حتما خوب میدونی و نیاز به گفتن نداره.. امشب چشمها و دستهات رو از طرف من ببوس 

قربان چشمانت ابالفضل، قربان دستان و عَلَمت علمدار، قربان غیرتت ای پاسدار خیام حسینی، قربان مشکت سقا، قربان ادب و ولایت‌پذیری‌ات مطیع لله و لرسول و لامیرالمومنین و لحسن و لحسین علیهم السلام ، قربان وفایت یا کاشف الکرب عن وجه الحسین علیه السلام ..

دلم رفت پیش این پرچم.. الان چقدر بهش سخت میگذره که از سقا و معدن وفا دور شده..

السلام علیک یا بقیةالله و رحمةالله و برکاته

بابت شعرت هم ممنون.. حسابی بارونی‌ام.. این مطلب رو هم با بغض و اشک نوشتم .. ببخشید که طولانی شد..

یا ابوفاضل مدد..

حالم خوش نیست ولی چون قول دادم نکاتی که در باره کتاب و معرفی اون در اینجا به ذهنم می‌رسه می‌نویسم. البته این‌ها پیشنهاد است و قطعاً خام و نپخته است و نیاز است که با اندیشه‌ی ناب شما و حاج علی‌آقای کربلایی(مدیر مدیره، آقا مدیره، خودِ مدیره، خیلی مدیره) مورد بررسی و چکش‌کاری قرار بگیره. شاید اصلا بی‌مورد و غیر عملی باشه..

اول اینکه صفحه یا پست ثابت یا مثل گزینه‌های اون بالا(خانه، سرآغاز، ارتباط با مدیر (مدیر مدیره، آقا مدیره، خودِ مدیره، خیلی مدیره) و ...) گزینه‌ای با عنوان کتابخانه یا یار مهربان یا چیزی مثل این‌ها لحاظ شود. که در این بخش معرفی کتاب با شرحی که عرض خواهم کرد صورت بگیرد.

هر قدر که با محیط مجازی ما مطالعه کنیم و اطلاعات به دست بیاریم جای مطالعه کتاب اون هم از نوع کاغذی و و کتابی که بتونی لمسش کنی و مثل قدیم توش نشونه بذاری که تا کجا مطالعه کردی رو نمیگیره. البته قبول دارم که از شرایط و امکانات روز هم نباید غفلت کرد ولی در دست گرفتن کتاب و مطالعه این مدلی یه اثر دیگه داره که نباید از خودمون رو با فضای مجازی این لذت محروم کنیم. تمرکز و دقتی که در این نوع مطالعه وجود داره و به دست میاد شاید در مطالعه نت فراهم نشه و چه بسا مطالعات دانشمندان هم همین رو نشون میده که این فضاها از تمرکز انسان کم میکنه...

بگذریم ..

طبیعی است که معرفی کتاب باید در ابتدا از کتب کم حجم آغاز شود که زودتر به نتیجه برسیم و بازخورد دریافت کنیم.

از طرفی لازم است کتب عمومی و ساده و روان‌تر اول انتخاب شود و در مراحل بعدی به کتب تخصصی پرداخته شود.

همچنین تنوع در معرفی کتب ضروری است که همه نوع کتاب (اخلاقی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و ...) را در بر بگیرد.

ممکن است به ذهن کسی خطور کند که خب چه لزومی به این کار هست؟ خلاصه کتبی که مطالعه شده توسط نویسندگان هر روز داره پست میشه که در پاسخ عرض می‌کنم بله درسته ولی این نتیجه تلاش و  تفکرات اون عزیزان هست و البته قابل احترام اما عرض بنده این است که منِ مخاطب هم برای مطالعه تلاش کنم که برکات اون در تبادل اطلاعات با سایرین خود را نشان میدهد.

انتخاب و معرفی کتب به طور مناسبتی نیز توصیه دیگر است و از جمله مواردی است که توجه و دفت ویژه می‌طلبد و طبیعی است که باید برای آن برنامه‌ریزی صورت گیرد.مثلا با توجه به مناسبت‌هایی نظیر محرم و صفر، ماه مبارک رمضان، جنگ و دفاع مقدس، دهه فجر و انقلاب و ... کتبی معرفی و طی آن ایام مورد مطالعه قرار گیرد البته اگر برنامه‌ریزی به گونه‌ای صورت گیرد که قبل از آن ایام مطالعه انجام شده باشد درک بهتری از آن مناسبت‌ها صورت خواهد گرفت.

یک نکته دیگر اینکه که با توجه به اینکه توان و امکانات افراد برای همراهی با این برنامه و تهیه کتاب متفاوت است بهتر است کتبی انتخاب شود که لینک دانلود آن‌ها نیز موجود باشد که راه بر بهانه عدم دسترسی به کتاب نیز سد شود.

پس از معرفی و اعلام لینک آن، برنامه‌ای برای مطالعه کتاب اعلام شود مثلاً تعداد صفحاتی از کتاب مشخص شود و برای آن تعداد صفحات زمانی تعیین شود که طی آن زمان افراد با مطالعه کتاب به این بخش مراجعه نموده و نظر و یا حتی سوال و اشکالات خود را نسبت به آن اعلام نمایند. ضمنا هر یک از افراد علاقمند به شرکت در این برنامه می‌توانند نکاتی که مورد توجه آنان قرار گرفته را کپی و یا صفحه‌ی آن را اعلام نمایند که دیگران نیز از آن بهره‌مند شوند. شاید نکته‌ای مورد توجه کسی قرار گرفته که دیگری ساده از کنار آن عبور کرده است.

شاید این کار در جاهای دیگر هم داره انجام میشه که بنده بی‌خبرم اگر هست میشود از تجربیات آنها هم بهره برد.

یه نکته دیگه اینکه افراد دیگر هم میتونند در معرفی کتاب به مسئول این بخش کمک کنند مثلا هر کس کتاب مناسبی که خودش مطالعه کرده را همراه با توضیح مختصری راجع به اون به مسئول معرفی کنه تا پس از بررسی و تإیید در برنامه قرار بگیره.

فعلا این‌ها به ذهنم میرسه

این را هم اضافه کنم این پیشنهاد بنده بود و همانطور که عرض شد ممکن است اینجا عملی و اجرایی نباشد ولی درخواست دارم حتی اگر مقبول نیفتاد بنده را از معرفی کتب توسط خودتون محروم نفرمایید

این مطلب را خصوصی نمی‌فرستم ولی شما هم تا بررسی‌هاتون کامل نشده فعلا عمومیش نکنید بهتره

معذرت از اطاله کلام.. حلال بفرمایید. 

التماس دعا

شب‌های جمعه کرب و بلا همهمه است..

محفل عرشیان گوشه علقمه است..

می زنند بر سر و سینه اهل فلک..

سر بریده در دامن فاطمه است...

سلام برادر رزمنده

ان شاء الله که عزاداریها مورد قبول حق واقع شده باشد و اجر و مزدش را صاحب چادر خاکی عنایت نماید

عاقبت بخیر شوید به حق حضرت ابوتراب

سلام علیکم و رحمةالله

خدا رو به خاطر این نعمت شکر می‌کنم شاکی میشه! خدایا خودت بگو من با این واسطه‌ات چه کنم ..

یه اشاره بهش میکنی تا ته حرفت رو میگیره و به لطف و توفیق الهی میبره و میرسوندت همونجایی که باید و میخوای، شکر هم که بکنی .. لا اله الا الله...

گذشته از این حرفا قبول نیست آقا، یه بار فکر و اندیشه‌ای کردیم اونم قبلا یکی دیگه فکرش رو کرده بود .. عجب روزگاریه.. اونجا هست ولی این دلیل نمیشه ما از آن‌چه شما بفرمایید محروم بشیم ..

...

ضمنا بابت دخت هم ممنون

یا علی

سلام

هرچی جای خود داره. اونا دارند کار خودشون رو میکنن و انصافا هم خوب کار کردند خدا خیرشون بده ولی منظورم معرفی کتاب به صورت انفرادی و شخصی از جانب شما برای بنده بود

گواهی سلامت عقلی لازم داره؟ یا شماره کفش میخواذ؟

گذشته از شوخی این شد یه حرفی. شما بفرمایید چی لازم داره و چطوری باید کتاب معرفی کرد؟

یه بار خدا توفیق داد نهج‌البلاغه را بخونم حالا با ترجمه‌ای که شما می‌فرمایید شروع می‌کنم إن‌شاءالله

منتظر افکار شریف‌تون می‌مونم البته تا اون موقع میرم پی نهج‌البلاغه إن‌شاءالله که زود پیداش کنم

ولی شما هم بفرمایید که برای معرفی کتاب به چی فکر می‌کنید؟