http://labeik.persiangig.com/All/Image/Qam.jpg

جمعه ها را همه از بس که شمردم بی تو
،

بغض خود را وسط سینه فشردم بی تو....

بس که هر جمعه غروب آمد و دلگیرم کرد،

دل به دریای غم و غصه سپردم بی تو....

تا به اینجا که به درد تو نخوردم آقا!

هیچ وقت از ته دل غصه نخوردم بی تو....

چاره ای کن، گره افتاده به کار دل من؛

راهی از کار دلم پیش نبردم بی تو....

سالها می شود از خویش سؤالی دارم:

من اگر منتظرم از چه نمردم بی تو؟!....

با حساب دل خود هرچه نوشتم دیدم

من از این زندگیم سود نبردم بی تو....

گذری کن به مزارم به خدا محتاجم،

من اگر سر به دل خاک سپردم بی تو....


+ این همه لاف زن و مدعی اهل ظهور،

پس چرا یار نیامد که کنارش باشیم؟...

++ شرمندگی وازه ای ابتر است برای بزرگی خجالت من...

مولا جان، تو را به مادرت ببخش بر ما.....