برشی از کتاب 

حسادت پایه ای ترین هیجان انسان است، و تاحدی همه ی انسان ها حسادت می ورزند. اما همانطور که متوجه شده اید، همه ی افراد به یک اندازه حسادت ندارند، و این ویژگی بر زندگی همه حاکم نیست. به بزرگ سالان اطراف خود نظری بیندازد و ببینید آیا می‌توانید تشخیص دهید که حسادت در زندگی برخی از کسانی که می شناسید و از شادی کمتری برخوردارند نقش ایفا میکند.
افراد حسود،
اشتیاق زیادی به تملک کالاهای بیشتر و بیشتر دارند.
از همسر خود خسته اند.
نیاز دارند به اندازه ی دیگران داشته باشند.
برای جایگاه، قدرت، وضعیت و پول، ارزش بیش از حدی قائل اند.
پیوسته از شغل یا کار خود ناراضی هستند.
در خصوص افرادی که داری قدرت، جایگاه، استعداد، یا چیزهایی هستند نگرشی انتقادی دارند.
به افرادی که در سطح بالاتری از آن ها هستند حسادت می ورزند.
پیوسته احساس میکنند که به رفتار خاصی معروف شده اند و دنیای آن ها بدین گونه است که آن ها را به عنوان فردی خاص می‌بینند.
احساس میکنند که فراتر از آن هستند که مورد سوال و انتقاد قرار گیرند. غم انگیزترین جنبه ی حسادت این است که افراد حسود پیوسته احساس پوچی می نمایند. هیچ چیز کافی نیست، هیچ چیز آن ها را ارضا  نمی سازد. به هر چیزی یا جایی که دست یابند، باز مشکلی وجود دارد، و رضایت در زندگی آن ها همیشه غایب است.
اگر بخواهیم حسادت در کودکان را مدنظر قرار دهیم، یک زیادخواهی همیشگی است. تقریبا معمول آن است که وقتی کودک در پذیرش مرزها پیشرفت میکند، این مشکل باید ناپدید شود. به کودکان خود می آموزیم که چگونه حسادت عادی دوره ی کودکی را به پذیرش، قدردانی و رضایت تبدیل کند.


پ.ن:  از این به بعد هر وقت فرصت داشتم یکی از این کتاب های تربیتی فوق العاده که خودم مدام در این مدت مطالعه کردم را معرفی خواهم کرد. یکی از این کتاب های فوق العاده همین کتاب بالاست حتما مطالعه کنید و به اطرافیان هم معرفی کنید.

پ.ن۱: ی مدت طولانی که نیستم کلی دلم برای بیان تنگ شده بود. خیلی خیلی ممنونم که در این مدتی که نبودم جویای حالم بودید انقدر کامنت دارم که نمیتونم جواب بدم اصلا ی وضعی 😏😒 ولی خوب من به یاد همه شما هستم همچنان 😌 امیدوارم حال تک تک شما خوب باشه ان شاءالله ....