قیژ...قیژ...قیژ....
تند تند، پشت سر هم ماشین رد میشه...اصلا امکان اینکه بخوای از عرض اتوبان رد بشی نیست....
قیژ...قیژ...قیژ....
تند تند، پشت سر هم ماشین رد میشه...اصلا امکان اینکه بخوای از عرض اتوبان رد بشی نیست....
سلام از من حقیر به تو
ای قرآن...
دلم حسابی تنگ شده بود...
تنگ اینکه بیایم بنشینم رو به قبله
تو را مقابل دیدگانم بگشایم...
گذر کنم از همه ی دنیا..دل بسپارم به تو و کلام تو که بگویی آنچه را نیکوست...
دل تنگ اینکه بیایم در کنار تو و فقط بخاطر خودت بخاطر بوییدن و چشیدن تو واژه واژه پر کنم دل را از نور
شاید فشار قبر همان فشاری باشد که روح الهی ما در قبر قیودات و حدودات خودساخته ی غیر الهی ما ، تحمل میکند
همان قبری که از اعمال نا صواب ما و افکار کوتاه بین و گرفتار تعلقات ما، شکل گرفته...
آری... آن روح الهی ما در این قبر تنگ و تاریکی که خود ساختیم در رنج و فشار هست...
خدایا به حق این روزهای پر برکت و نورانی ات ما را از قبر خودمان رهایی بخش که ما از آن شما هستیم و از بد حادثه در این قبر گرفتار آمدیم...
حال حضرت یونسی را داریم که در شکم نهنگِ دنیا که آن هم قبر هست گرفتار آمدیم...
به حق ذکر یونسی، رهایی مان ببخش...
لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین
سوال:
ملاک قبولی روزه، از دیدگاه قرآن چیست؟
جواب :
یک وقت جلوی شما یک سبد سیب می آوردند
شما اول برای کناریتان برمیدارید
و دوباره بعدی را به نفر بعدی میدهید
دقت کنید!!
تا زمانی که برای دیگران برمیدارید، سبد مقابل شما می ماند
ولی حالا تصور کنید
همان اول برای خود بردارید، میزبان سبد را به نفر بعدی می برد
نعمتهای خدا نیز اینطور است
با بخشش سبد را مقابل خود نگه دارید
+حتی بخشش مهربونی و محبتی که خدا تو وجودتون گذاشته
ساعت یازده و سی دقیقه
خروجی ششم
چهارراه ولیعصر...
تداعی تک تک ثانیه های آن قرار های دلنشین...
زبان روزه
صدای آب های زلال جوی های پهن خیابان فلسطین
گرما و آفتاب و جمعیت...
گم شدن و مسیر اشتباهی رفتن و باز برگشتن
هیچ چیز در ذهنم نیست..
هیچ چیز...
عطش و سستی روزه غالب شده اما قدم هایم آرامتر نمی شوند...
به ساعت نگاه میکنم