چند وقتی بود که میومد و با نگاهش، طوری دلت رو می سوزوند که می رفتی و از تو یخچال یه خوراکی ای پیدا می کردی و می دادی بهش بلکه شرمنده این خلق خدا نباشی...
تا اینکه دو روز پیش، داستانش لو رفت که بله...ایشون حسابی عیالواره(لبخند)
السلام علیک یا مولانا یا اباصالح المهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
بنام خدا
جایی خواندم:
شما نمیتوانید صبر کنید تا اوضاع بهتر شود،
می گفت طرف حاکم بود و نشسته بود منتظر غذا...
السلام علیک یا مولانا یا اباصالح المهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
بنام خدا
چندتا پزشک را آورده بودند خط برای درمان اولیه در عملیات جدید