یاقدیر
میگفت: ازتون شکایت میکنم
گفتم: حتما شکایت کن
یه جاهایی زمان خیلی کند میگذره،
رفته بودم بهشت زهراس برای تدفین یکی از اقوام، اونجا که ایستاده بودم
رفتم عیادت بیماری، به علت
چند روز پیش کارتنی رو توی انباری ریختم بیرون
سر میز غذا توی محل کار نشست، گفت