«امروز هم شهدا خودشان را نشان ندادند...»
(وَ مِنْ آیاتِهِ اَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ اَزْواجاً
لِتَسْکُنُوا الیها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً اِنَّ فی ذلِکَ لاَیات لِقوْم یَتَفَکَّرُونَ.)
بســـم ربـــ الشهـــدا...}
داستان 1)من اسامی بچه های سپاه را برای نگهبانی دادن تنظیم میکردم ...
به نام خداوندی که آخرین منجی بشریت را آفرید...
علّامه مجلسی میفرماید:
بسم رب الشهدا ...
هنوز عملیات درست و حسابی شروع نشده بود که...