دیروز یه بنده خدایی گفت فلانی، همه هم که بد نیستند!!
گفتم خب مگه ما حرفی زدیم؟!!
گفت ببین فلان خواننده -یکی از خواننده های زن زمان طاغوت- در مدح امام رضا، یه آهنگی خونده...بیا گوش کن!!(لبخند)
خنده ام گرفت...
دیروز یه بنده خدایی گفت فلانی، همه هم که بد نیستند!!
گفتم خب مگه ما حرفی زدیم؟!!
گفت ببین فلان خواننده -یکی از خواننده های زن زمان طاغوت- در مدح امام رضا، یه آهنگی خونده...بیا گوش کن!!(لبخند)
خنده ام گرفت...
داشت گردنش را می خاروند....
گفتم گردنت چی شده؟
گفت پشه کوری خورده!!!
گفتم خودتم دیدی کور بودنشو؟(لبخند)...
خندید...
اما انصافا خیلی حس بدیه یه جا از بدنت اثر گزیدگی باشه و هی محبور بشی بخارونی...آخ آخ آخ آخ...سر انگشتت را پشه نیش بزنه...یعنی قشنگ رو اعصابت رژه میره...
در جایی می خوندم گروه های خونی O، باب میل حشراتند...بنابراین به این دسته از دوستان، تسلیت عرض می کنم(لبخند)
فرآیند نیش زدن پشه را اینجا ببینید لطفا، چون باهاش کار داریم...چندشم میشه و اینها هم نداریم(لبخند)
تفکر نوشت:
گفت میای تا فلان جا پیاده بریم؟
گفتم باشه..
راه افتادیم..وسطهای راه بود که دیگه مسیرش متفاوت شد... خداحافظی کرد و رفت...
همچنان به پیاده روی ادامه میدادم...داشتم به مسائلی که درگیرش بودم فکر می کردم و راه حل های فرضی که دیدم از لای شمشادها یه چیزی پیداست....
هر کسی هم رد می شد با تعجب یه نگاهی می انداخت و رد می شد...
این مطلب، را یادم باشه تکمیل کنم...
یه ماژیک بر میداری و مطلب را مشخص می کنی که میزان اهمیتش را بین کارهای باقیمانده بالا ببری...
در دوران مدرسه، در درس عربی، یه سری اطلاعاتی یاد می گیری راجع به ثلاثی مجرد و ثلاثی مزید...