وبلاگی گروهی

۲۴۱ مطلب با موضوع «تفکر نوشت» ثبت شده است

بخوان...بخوان...بخوان....

یادمه بچه که بودیم جمعه که میشد عشق می کردیم بریم جمعه بازار کتاب...چون انواع و اقسام کتابها را می دیدی و بعضا می خریدی...
ادامه مطلب...
۱۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۸:۰۰ ۱۳ نظر موافقین ۱۱ مخالفین ۰
رزمنده

خاطره طور!

بفرمایید ادامه ی مطلب

ادامه مطلب...
۱۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۸:۰۰ ۳ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰
مَروه

فتامل...

اگه روی یه کاغذ، یه خط بکشیم با یه طول محدود، چطوری می تونیم بدون اینکه ذره ای از اون خط را پاک کنیم، کوچیکش کنیم؟

ادامه مطلب...
۰۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۸:۰۰ ۱۹ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
رزمنده

شادروان، رزمنده!!

می گفت طرف راننده بود...شب تو بیابون که داشت رانندگی می کرد، حوصله ش سر رفت...
با دستش، یکی زد پس کله خودش و گفت کی بود؟ (لبخند)

حالا داستان ماست...
تقریبا میشه گفت اهل پیاده رویم...تو این فاصله، تلفن همراه، همراه خوبیه و خیلی از سخنرانی هایی که پیدا می کنم را تو این پیاده روی ها گوش میدم...
اما دیروز یه اتفاق عجیبی! افتاد...
ادامه مطلب...
۰۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۸:۰۰ ۱۰ نظر موافقین ۱۲ مخالفین ۰
رزمنده

اتاق هفت دری...

لطفا به تصویر زیر دقت کنید...

ادامه مطلب...
۱۸ فروردين ۹۵ ، ۰۸:۰۰ ۱۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
رزمنده

پدر مهمتره یا مادر؟!!!

 دقت کردی همیشه سرزمینی که در اون زندگی می کنی را میگن مثل مادرت می مونه....

خب چرا نمیگن مثل پدرت؟!!

چرا وطن هر کس، مثل ناموسش می مونه و چرا ناموس هر کس در درجه اول، مادرشه؟

مگه علم نمیگه هر موجودی، هم پدر داره و هم مادر...و تازه هستی اولیه اون، از پدرشه؟...پس چرا مادر اینقدر نقشش پررنگتره؟

ادامه مطلب...
۱۱ فروردين ۹۵ ، ۰۸:۰۰ ۱۶ نظر موافقین ۱۰ مخالفین ۱
رزمنده