وبلاگی گروهی

چه فرقیست بین فهم انسان و درک انسانی؟

با عرض پوزش از دوستانی که قصد نظر دادن دارن باید عرض کنم که بنده تصمیم گرفتم هر هفته سه شنبه که مطلب مینویسم تا صبح شنبه یعنی سه یا چهار روز بعدش امکان نظر دادن دوستان فعال باشه دیگه بعد از اون امکان نظر دادن وجود نخواهد داشت...

من رو عفو بفرمایید حق دوستان هست که امکان نظر دادن برای همیشه فعال باشه اما بنده بنا به دلایل شخصی که نوعا از ضعف من بر می خیزه قادر نیستم برای همیشه نظرات رو باز بذارم. اجازه بدید عذرم رو تشریح نکنم که هم از پیشگاه شما خجالت میکشم هم از پیشگاه اسم ستار حق متعال...

مجدد پوزش میطلبم

ادامه مطلب...
۱۱ آذر ۹۳ ، ۰۸:۰۰ ۱۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
صالح

درباره ی من....

چند روز پیش یکی از بچه های محل که تازه رفته دانشگاه، زنگ زد و گفت که فلانی برای یه تحقیق دانشگاه می تونی بیای چند تا سوال ازت بپرسیم؟...

گفتم چشم...

خلاصه رفتم و دیدم که خودش بود و جمعی از رفقاش...

سلام و علیکی کردیم و آماده ی ارائه ی خدمت...

معلوم شد این بنده های خدا روانشناسی می خونند و  یکی از دروسشون شخصیت شناسی بود...ما هم که شخصیتی پیچیده!!

قرار شد طی چند هفته ای، شخصیت ما، مورد بررسی قرار بگیره!!!...

ادامه مطلب...
۱۰ آذر ۹۳ ، ۰۸:۰۰ ۴۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رزمنده

شهید محمدحسین مرادیان

بسم رب الشهدا و الصدیقین

امروز جایی دعوت شدی که

ادامه مطلب...
۰۹ آذر ۹۳ ، ۰۹:۱۶ موافقین ۰ مخالفین ۰
عباس زاده

تاحالا به میوه ها فکر کردید؟

تـوی قلب من کربلای تو

توی دست تو کربلای من

حرم ، حرم نمیره فکرت از سرم

یعنی میشه ما هم اربعین کربلا باشیم آقا ...


ادامه مطلب...
۰۸ آذر ۹۳ ، ۰۸:۰۰ ۸۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عباس زاده

زیر قبه...

http://tahoorm.persiangig.com/karbala/%D8%B4%D8%B4%20%DA%AF%D9%88%D8%B4%20%D9%88%20%D9%82%D8%A8%D9%87.jpg

مبتلا هستم به دردی که علاجش دست توست...:

زیر قبه حال من را خوب کن، بعدَش بکُش....



+ اربعین به کربلایت امدن سالهاست شده رویایم... اما خوب فهمیده ام این توفیق را به هر کسی نمی دهی... پس خودت لایقم کن ارباب!...

اللهم ارزقنا....

۰۷ آذر ۹۳ ، ۰۸:۰۰ ۱۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
چشم به راه

قدم هشتم ...الهی ، نگاهِ تو برایم کافیست ...

آقای بهلول که در زمان هارون‌الرشید زندگی می‌کرد، آدم عجیبی بود. به او گفتند بیا قاضی القضاه بشو. برای اینکه قبول نکند، خودش را به دیوانگی زد. اما با کارهای خود مردم را امر به معروف و نهی‌از منکر می‌کرد. این آقای بهلول درباره ی «ریا» داستانی دارد: روزی بهلول دید آقایی دارد مسجد می‌سازد...

ادامه مطلب...
۰۶ آذر ۹۳ ، ۰۸:۰۰ ۱۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
افسر جنگ نرم