وبلاگی گروهی

۱۵۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهید» ثبت شده است

بسیجی یعنی علی...

چند شب پیش، سوار اتوبوسی بودم که به علت ازدحام جمعیت، اصلا نمیشد نفس کشید...

اتوبوس در یکی از ایستگاه ها که توقف کرد یه عده پیاده و یه عده هم سوار شدند..

همین که کمی از مسیر را رفت و افتاد تو اتوبان، شنیدم که یه خانمی گفت آقا نگه دار، اشتباه سوار شدم!!

راننده توجه نکرد و گفت که اجازه ی این کار را نداره...

صدا مجددا اومد که "عجب آدمی هستی!!فلان فلان شده!!! "

ادامه مطلب...
۰۳ آذر ۹۳ ، ۰۸:۰۰ ۴۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
رزمنده

انا مجنون الحسین (علیه السلام)

سال قبل نزدیک محرم بود

رفتم پیش چند تا از رفقا حال و احوال کردیم ، تخته وایت برد پشت سر رفیقم رو دیدم یه طرحی کشیده بود روش ، به شوخی گفتم این همه هنر داری به چه درد ما میخوره؟ این همه طراحی و لوگو اینا پس ما چی؟

ما نشستیم و مشغول صحبت شدیم ، او ایستاد و طرحی که روی تخته کشیده بود رو پاک کرد

گفتم اِ خیلی قشنگ بود که ، گفت چی دوست داری؟ گفتم والا ما محرم ها یه جمله ای رو پشت پیراهن روز عاشورا و برای موتور میزنیم ، با این یه طرحی برای ما در بیار ماندگار ..

ما مشغول صحبت شدیم با باقی دوستان و او شروع کرد

شد این :

ادامه مطلب...
۰۱ آذر ۹۳ ، ۰۸:۰۰ ۴۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عباس زاده

قدم هفتم ... اعتدال ...

استاد پناهیان :

خانم شما برای شما آش درست کرده، گذاشته سر سفره.

رسیدی خانه، اعصاب خورد، خسته، آدم گرسنه هم دو برابر می‌شود ظرفیت عصبانی شدنش ...

قاشق را می‌زنی که آش را میل بفرمایید ،

یک‌دفعه‌ای می‌بینید آش یک ذره نمک ندارد.

آقا می‌خواهی چه کار کنی؟ چند تا گزینه است آقا ببینیم کدامش را علامت می‌زنیم؟

ادامه مطلب...
۲۹ آبان ۹۳ ، ۰۸:۰۰ ۲۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
افسر جنگ نرم

قدم ششم ... تمرینِ مهربانی ...

پسر داشت آماده می شد که با بچه های دانشگاه برود جمکران ...

 

مادر گفت : رضا ، نرو امشب . بذار شب جمعه با هم بریم .

 

پسر با عصبانیت جواب داد : شب جمعه خودتون برید !

 

حالش به شب چهارشنبه است . تازه چند تا از استادامون هم امشب میان.

 

دل مادر شکست ...

ادامه مطلب...
۲۲ آبان ۹۳ ، ۰۸:۰۰ ۲۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
افسر جنگ نرم

قدم پنجم ... این مُحرّم با خودم شرط می کنم که ...

اینکه هر سال محرم بیاد و من گریه کنم ، خیلی خوبه ... ولی این گریه باید در زندگیم اثری داشته باشه ...

به قول حاج آقای مسجد ما ، درسته که در حدیثی از امام صادق علیه السّلام هست :

مَن بَکی أَو أَبکی أَو تَباکی فی مُصیبهِ الحُسین حُرِّمَت جَسَدَهُ علی النار و وَجَبَت لَهُ الجَنَّه ...

هرکس در مصیبت امام حسین بگرید یا بگریاند و یا ( اگر گریه اش نیامد ) خود را به حالت گریه بزند ؛ جسدش بر آتش حرام شده و بهشت بر او واجب می گردد.

 

اما اگر معنی این حدیث رو خوب نفهمیم ممکنه به حدیث شک کنیم ، در صورتی که امثال این حدیث درباره فضیلت گریه بر امام حسین زیاد هست و قطعا از احادیث معتبر هست...

پس قضیه چیه ؟؟

اینکه عمر سعد هم وقتی شنید چطور اباعبدالله را شهید کرده اند گریه کرد پس حتما بهشتی می شود؟؟

اینکه کسی در طول سال هر گناهی خواست بکنه و بعد توی محرم برای امام حسین گریه کنه پس میره بهشت؟؟

پس اگه اینجوری باشه ، عدالت خدا چی میشه ؟؟ فرق یه نفر که در طول سال رفتار مومنانه ای داره با اونی که در طول سال حواسش به مسائل دینی نیست پس چی میشه؟؟

ادامه مطلب...
۱۵ آبان ۹۳ ، ۰۸:۰۰ ۲۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
افسر جنگ نرم

قدم چهارم ... این روزها بیشتر سکوت کن و اشک بریز ...

 * در فاصله ی میان ولادت تا وفات انسان ، در فاصله ی میان آن زنده شدن و این زنده تر شدن ، تجربه ها و آزمون ها وخطاها و ... را زندگی می نامیم و هرکسی فرصتی دارد کوتاه یا کوتاه تر برای این زندگی و هرکسی مسیری را ، شیوه ای را ، حالی و حالتی را برای این زندگی برمی گزیند و گاه ، حتی بی آنکه بداند و بخواهد ، در شیوه ی این زندگی به کسی که پسندیده و دوستش داشته اقتدا می کند و در آخرت هم بر اساس همین زندگی و همین چگونگی با همان که مثل او بوده و شبیه او شده محشور می شود...

این خلاصه داستانی است که برخی بیهوده طولانی اش می کنند!

وقتی کسی را دوست داشته باشیم ، در دنیا مثل او می شویم و در آخرت با او محشور خواهیم شد ... حتی اگر کاملا در آن سطح و مرتبه نباشیم ، همین همدلی و انس و ارتباط ، آرام آرام ما را به او نزدیک می کند و به او شباهت می دهد ، آن چه او دوست دارد و می پسندد دوست خواهیم داشت ، آن چه او خوش ندارد نخواهیم خواست اندک اندک حتی رفتارهای عادی مان به او نزدیک تر و شبیه تر می شود. همان طور که امیرالمومنین علیه السّلام فرمود:"حتی اگر بردبار نیستی ، تلاش کن که خود را بردبار نشان دهی و حالت بردباران را پیدا کنی ، چرا که کمتر پیش می آید کسی خود را به گروهی شبیه سازد و از آنان نشود."

وقتی حماسه ای به عظمت قیام و شهادت حسینی ، تاریخ را به دو نیمه ی قبل از عاشورا و بعد از عاشورا و جغرافیا را به دو پاره ی کربلا و غیر کربلا تقسیم می کند ، زندگی هر انسانی هم یا این سوی خط است یا آن سوی خط.هر انسانی چه بداند و چه بخواهد و چه نداند و نخواهد ، یا کربلایی هست ... یا نیست و اگر هست یا نیست ، در هرکدام ، درجاتی و مراتبی و قدری و اندازه ای دارد .

در سبک زندگی اش،در خوراک و پوشاکش ، در حرف زدن و خندیدنش ، در معاشرت و دوستی هایش،در ظاهر و قیافه اش،در موضع گیری سیاسی و روابط اجتماعی اش ...

ما باید این چند روز دنیا را حسینی زندگی کنیم تا در آخرت حسینی باشیم و به شمار آییم ... * (1)

ادامه مطلب...
۰۸ آبان ۹۳ ، ۰۸:۰۰ ۱۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
افسر جنگ نرم