اینکه هر سال محرم بیاد و من گریه کنم ، خیلی خوبه ... ولی این گریه باید در زندگیم اثری داشته باشه ...
به قول حاج آقای مسجد ما ، درسته که در حدیثی از امام صادق علیه السّلام هست :
مَن بَکی أَو أَبکی أَو تَباکی فی مُصیبهِ الحُسین حُرِّمَت جَسَدَهُ علی النار و وَجَبَت لَهُ الجَنَّه ...
هرکس در مصیبت امام حسین بگرید یا بگریاند و یا ( اگر گریه اش نیامد ) خود را به حالت گریه بزند ؛ جسدش بر آتش حرام شده و بهشت بر او واجب می گردد.
اما اگر معنی این حدیث رو خوب نفهمیم ممکنه به حدیث شک کنیم ، در صورتی که امثال این حدیث درباره فضیلت گریه بر امام حسین زیاد هست و قطعا از احادیث معتبر هست...
پس قضیه چیه ؟؟
اینکه عمر سعد هم وقتی شنید چطور اباعبدالله را شهید کرده اند گریه کرد پس حتما بهشتی می شود؟؟
اینکه کسی در طول سال هر گناهی خواست بکنه و بعد توی محرم برای امام حسین گریه کنه پس میره بهشت؟؟
پس اگه اینجوری باشه ، عدالت خدا چی میشه ؟؟ فرق یه نفر که در طول سال رفتار مومنانه ای داره با اونی که در طول سال حواسش به مسائل دینی نیست پس چی میشه؟؟
باید به این نکته توجه کنیم که ، دو نوع گریه داریم:
1-گریه ترحّم آمیز ...
2-گریه ظلم ستیز ...
گریه ترحم آمیز یعنی شما یه صحنه دلخراشی رو می بینی یا تجسمش میکنی و دلت میسوزه و در اثر این سوختن دل اشکت هم جاری میشه ... مثل عمر سعد ...
اما گریه ظلم ستیز دو تا ویژگی خاص داره:
1- تاریخ انقضا نداره چون ظلم تا قیامت ادامه داره و در هر زمانی تقابل بین یزید و حسینِ زمان وجود داره...
2- اثر داره چون شما درسته دلت میسوزه اما از ظالم هم بیزار میشی و دلت میخواد که با ظالم مبارزه کنی...
اینکه می بینید امام سجاد علیه السّلام بعد از واقعه عاشورا مُدام گریه می کنند ،
واسه همینه که مردم بپرسند که مگر چه اتفاقی افتاده که امام سجاد اینقدر گریه می کنند و بعد از اینکه در اثر گریه های امام سجاد ماجرای کربلا برای مردم تشریح شد،ظلم یزید و بنی امیه مشخص میشه ، یعنی اینجا مناجات ها و گریه های امام سجاد میشه مصداق بارز مبارزه با ظلم ...
بنابراین ما هم باید با ظلم های موجود در جامعه و جهان در حدّ بضاعت خودمون مبارزه کنیم تا با گریه بر امام حسین علیه السّلام بهشتی بشیم وگرنه خبری نیست!
و اما ظلم انواع مختلفی داره که یکیش ظلم به نفسه و یکی از مصداق های ظلمِ به نفس گناهه ...
پس ما اگه واقعا برای امام حسین علیه السّلام گریه می کنیم دیگه نباید سراغ گناه بریم ...
این یه حساب دودوتا چارتاست ...
مشارطه نوشت (!) : خدایا من از این مُحرم با خودم شرط می کنم که دیگر گناه نکنم...
*********************************
در ادامه مباحث قبل
سیم خاردار 5 : مشارطه نکردم ...
توضیحی درباره مشارطه :
امام خمینى (ره) در کتاب چهل حدیث در این باره مى نویسند:
مشارطه آن است که در اول روز، مثلا با خود شرط کند که امروز بر خلاف فرموده خداوند تبارک و تعالى رفتار نکند و این مطلب را تصمیم بگیرد و معلوم است یک روز خلاف نکردن امرى است خیلى سهل ، انسان مى تواند به آسانى از عهده برآید، تو عازم شو و شرط کن و تجربه نما ببین چقدر سهل است . ممکن است شیطان و جنود آن ملعون بر تو این امر را بزرگ نمایش دهند ، ولى این از تلبیسات آن ملعون است ، او را از روى واقع و قلب لعن کن و اوهام باطله را از قلب بیرون کن و یک روز تجربه کن ، آن وقت تصدیق خواهى کرد.
در مرحله بعدى باید پیوسته بر "پایبندى به عهد" با خود شرط کرد و آن را پاس داشت ...
یاد آوری نوشت : هدف کلّی مون نماز بود ، میشه واسه نمازمون هم باالهام گیری از ظهر عاشورا،با خودمون مشارطه کنیم...