با غم خاصی می گفت : این روزها دلم برای خود قدیمم خیلی تنگ شده !
تعجب کردم ...
غمی که تو چشماش بود ، عجیب تو دلم غوغا به پا میکرد .
پرسیدم : چطور مگه ؟؟
با یه مکث کوتاه و یه آه که از ته دلش کشید گفت : قبلا که سنمون کمتر بود ، خیلی دغدغه داشتم . آرزوهام متفاوت بود اما حالا چی ؟؟
فقط روزمرگی و روزمرگی ...
قبلا نمازهام یه حال دیگه داشت ، بعد از نماز دعای سلامتی امام زمان علیه السلام رو که می خوندم اشکام میومد ، اما حالا چی؟؟
تازگیا خیلی بد شدم ، صبح تا شب می دوم اما اصلا حواسم به آسمون نیست ...
جمله آخرش مثل پتک خورد تو سرم و حسابی در بحر تفکر مستغرق شدم !
به نام خدای بخشنــده ...
*سلــام ،بدون مقدمــه»
×تا حالا شده به این فکر کنید:
که اذکار گفتن چقدر میتونه در طول زندگی تاثیر داشته باشه؟!
×تا حالا شده به این فکر کنید:
که میتونید با گفتن ذکر صاحب دنیا و آخرت شوید؟!
×تا حالا شده به این فکر کنید:
که میتونید در عرض چند دقیقه ثواب یک عمر زندگی رو بدست بیارید؟!
دبیرستانی که بودم معلمی داشتیم، ریاضی تدریس می کردن ولی استاد اخلاق بودن...
یه روز بعد از اینکه سوالات امتحانی رو بهمون دادن یه گچ سفید برداشتن و شروع کردن به کشیدن آرم الله رو تخته سیاه، یه آرم بزرگ درست شبیه همون آرمی که وسط پرچم ایرانه.
ما بچه ها هم فرصت رو غنیمت شمردیم و حسابی تقلب کردیم..."حق من رو می خوری؟!!...
باشه..اما بدون، قیامت، باید جواب پس بدی...
حالا برو خوش باش.."
می پرسم "چی شده؟.."
میگه "نامرد!!فکر کرده می تونه قسر در بره...ما هم خدائی داریم..از حلقومش می کشم بیرون!!"
خنده م گرفت...
گفتم "بابا کوتاه بیا مومن...اون قدر که ما بدهکاریم، طلبکار نیستیم..."
میگه "چی میگی واسه خودت؟!!
من هر کی را نفرین کنم، بدبخت میشه!!
حالا ببین، این خط، این نشون!!..اگه ندیدی به روز سیاه بشینه!!"
شاید خونده باشید ، شاید هم نخونده باشید...
مثل من که یکیشو خوندم
اون هم صدقه سری یه دوست خوب وگرنه خودم که ... (نچ استغفرالله آدم به خودش بد و بیراه نمیگه!)
به مناسبت شهادت سرداران اسلام:فلاحی،فکوری،نامجو،کلاهدوز و جهان آرا.
آخرین روز هفته دفاع مقدس!
خوبه این هفته ها و دهه ها هستن!!