وبلاگی گروهی

قدم پنجاه و سوم...آی شهدا دلای ما تنگه براتون ...

در ماموریتی بی آنکه متوجه بشود سرعت غیر مجاز می گیرد و به ماشین شتاب می دهد وقتی متوجه می شود به پاسگاه رجوع می کند و درخواست می کند که جریمه اش کنند این یعنی چه ؟ می گفت من در این دنیا حاضر به پرداخت جریمه هستم تا در آ ن دنیا امام ملامتم نکند و بگوید من دستور داده بودم که قانون را رعایت کنید...

خاطره ای از شهید عبدالمهدی مغفوری*


دوست عزیز اگر یک روزی مسیرت به شهر کرمان افتادو حال واحوال مناسبی نداشتی یک سر به مسجد صاحب الزمان گلزار شهدا بزن. هرموقع بری احتمالا سر مزار یکی از شهدا میبینی تجمعی است.مردم اونجا حاجت میگرن اخه عبدالمهدی حضور داره...

ادامه مطلب...
۱۶ مهر ۹۴ ، ۰۹:۳۱ ۹ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
افسر جنگ نرم

خونه تون کجاست؟!...

شده تا حالا یکی ازت آدرس بپرسه؟

حتما شده دیگه...این که پرسیدن نداره!!

ادامه مطلب...
۱۵ مهر ۹۴ ، ۰۸:۰۰ ۱۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رزمنده

زرشک

بسم الله الرحمن الرحیم

طنز حلال

.

ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﻣﻴﮕﻦ :

ﺗﻮ ﺟﺒﻬﻪ ﭼﻪ ﻛﺎﺭ ﻣﻴﻜﺮﺩﻱ؟

ادامه مطلب...
۱۴ مهر ۹۴ ، ۰۹:۳۲ ۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عباس زاده

همه چیز را باید در خودمان داشته باشیم

بسم الله الرحمن الرحیم

یادتونه این تصویر رو بزرگواران؟

این دوجا تصویر درج شده بود در پست های قبلی : یک ، دو

ادامه مطلب...
۱۳ مهر ۹۴ ، ۱۰:۳۰ ۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عباس زاده

جهل و تفکر

بسم الله الرحمن الرحیم

با پیرمردی آشنا شدم که اسمش رو محمد معرفی کرد. میگفت جا ندارم که زندگی کنم کمی که سئوال پیچش کردم که ببینم مشکلش چیه که جا نداره و تا الان کجا بوده یهویی برگشت گفت

سه تا زن دارم

با چشم هایی گرد گفتم

ادامه مطلب...
۱۳ مهر ۹۴ ، ۰۸:۰۸ موافقین ۵ مخالفین ۰
عباس زاده

نکته امروز:جور دیگر باید دید..

وضو گرفته‌ام از بهت ماجرا بنویسم...

قلم به خون زده‌ام تا که از منا بنویسم...

به استخاره نشستم که ابتدای غزل را...

ز مانده‌ها بسرایم؟ ز رفته‌ها بنویسم؟

چگونه آمدنت را به جای سر در خانه...

به خط اشک به سردی سنگ‌ها بنویسم؟

اول یه پست نوشتماما "رجعت مترادفین " رو که خوندم اصن آخرشبی دوباره اعصابم بهم ریخت،واقعا ناراحت کننده استمطلب امشب رو هم میخواستم بذارم هفته بعدگفتم آدم از یک ثانیه بعد خودش خبرنداره اووه تا هفته بعد...این شد که گذاشتیم!

****

+ رامبد جوان : …در می زنی، من مثلا یه خانومم، درو باز می کنم میگم بله… تو یه جوری که من حالم بد نشه به من توضیح میدی که ماشینمو دزد برده…

* پسر خاله : می خواستم بگم اگه به شما بگن باباتون فردا می میره حاضری چه قدر پول بدی که نمیره؟

+ هر چی که دارمو ندارم…

* اگه بگن مادرتونم روش چی؟!

...

ادامه مطلب...
۱۲ مهر ۹۴ ، ۰۸:۰۰ ۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
وخدایی که دراین نزدیکیست ..!