حجّت قبول نوبت قربانی تو شد * * * وقت سماع و سلسله جنبانی تو شد
احرام بستهاند ملائک به دیدنت * * * برخیز وقت آینه گردانی تو شد
چشم انتظار مانده طلوعی همیشه را * * * صبحی که وقت مشرق پیشانی تو شد
ذرات کائنات همه محو در تواند * * * هستی هر آنچه هست همه فانی تو شد
با تو تمام عرش به جریان درآمده است * * * عالم مطیع لهجهی قرآنی تو شد
احرام عشق بستی و از آن به بعد * * * چشم چقدر آینه بارانی تو شد
سرمست تا به بزم جهان پا گذاشتی * * * هر گوشه اشک ساقی مهمانی تو شد
قربانی تو چیست چه آوردهای بگو * * * از هر چه هست و نیست که ارزانی تو شد
قربانی تو هیچ کسی نیست جز خودت * * * حجات قبول نوبت قربانی تو شد