وبلاگی گروهی

چیکاره ای؟!...

داشتم راجع به امام حسن عسکری می خوندم...

نوشته بود اونقدر شرایط خفقان آور بوده که برخی به امام شک می کردند!!!

حتی اوضاع انقدر فاجعه بار بوده که شیعیان میومدند در مسیری که امام در محاصره اشقیاء حرکت می کردند، بلکه امام را ببینند...

اما امام از قبلش سفارش کرده بودند که به من اشاره هم نکنید، چون جان شما در خطره...

فدای این امام بشم الهی...

امروز که دیگه این خبرها نیست...پس دست به سینه و بلند بگو:

السلام علیک یا حسن بن علی

و رحمه الله و برکاته

 

آجرک الله یا صاحب الزمان

ادامه مطلب...
۲۳ مهر ۰۰ ، ۱۱:۱۰ ۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
رزمنده

دسته آدمها در دونستن و ندونستن

به نظرم چند دسته آدم داریم

اونایی که میدونن

ادامه مطلب...
۱۹ مهر ۰۰ ، ۱۹:۲۰ ۵ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰
عباس زاده

"همدلی از همزبانی بهتر است"...

چند سالی بود که شبهای آخر صفر، پاتوق ما شده بود دارالهدایه...کفشداری شماره 15...ساعت 10 شب، تبریزی ها بودند و ساعت 11، هیئت مازندرانی ها...

قیافه ها داد می زد که اونها تبریزی هستند و اینها مازندرانی...

نه حرف اونها را کامل متوجه میشدیم نه حرف اینها را...

اما صفای هر دو، کاملا قابل درک بود...

ادامه مطلب...
۱۶ مهر ۰۰ ، ۰۸:۰۰ ۴ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
رزمنده

بیا که پیغام داری....

داشتم چند آیه ای می خوندم که یه مثال اومد وسط....

-چه ربطی داشت؟!!

دوباره برگشتم به عقب...از اول خوندم...

-عجب...که اینطور....پس ماجرا اینه....

آیات رو مرور کردم...

-"به بندگانم بگو...."

-چشم قربان....اطاعت میشه...

ادامه مطلب...
۰۹ مهر ۰۰ ، ۰۸:۰۰ ۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
رزمنده

دفاع مقدس....

دو بار رفتم که واکسن بزنم، دیدم عجب همه ش خارجکیه که...

بار اول که یه جمعیت انبوهی بودند و انگار نه انگار که هر کس باید فلان ساعت بیاد...تا اومد نوبت به ما برسه، واکسن ایرانی تموم شد....

بار دوم هم که از همون اول، گفتند آقا خبری نیست...ما هم گفتیم خداحافظ شما...

ادامه مطلب...
۰۲ مهر ۰۰ ، ۰۸:۰۰ ۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
رزمنده

فصل رویش

این روزها فصل ریزها و رویشهاست

ادامه مطلب...
۲۹ شهریور ۰۰ ، ۰۸:۰۰ ۱ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰
عباس زاده