وبلاگی گروهی

نصرت الهی

بسم الله الرحمن الرحیم

به انتظار تو نشستن خطاست / باید ایستاد / باید کاری کرد

                                                         اللهم عجل لولیک الفرج

نصرت الهی

"من کان لله کان الله له" هرکس برای خدا کار کند ، خدا هم تمام امکانات و علم و قدرت خودش و سنت‌های آفرینش را در خدمت او قرار خواهد داد.

همایش آسیب شناسی انقلاب

77/12/15

ادامه مطلب...
۲۷ آذر ۹۴ ، ۰۸:۰۰ ۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عباس زاده

قدم شصت و دوم ... مرا عهدیست با جانان ...

 در روایتی از امام صادق (ع) است که یکی از دستورالعمل هایی که شخص را لایق همراه بودن با امام زمان عج می کند ، خواندن چهل روز دعای عهد است . روح این دستورالعمل، باقی ماندن در آن عهد است ...

ادامه مطلب...
۲۶ آذر ۹۴ ، ۰۸:۰۰ ۱۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
افسر جنگ نرم

ادب مرد به ز دولت اوست....

طرف زنگ می زنه به پلیس و میگه: آقا ما یه همسایه مردم آزاری داریم که نگو...

پلیس میگه: چطور مگه؟ چیکار می کنه؟

میگه: هیچی 2 نصفه شب اومده، با مشت می کوبه به در خونه ما!

پلیس میگه: ای وای...اون وقت لابد شما هم خواب بودید دیگه...

میگه: نه خوشبختانه....آخه داشتم شیپور تمرین می کردم!!


حالا داستان برخی از ماست...

ادامه مطلب...
۲۵ آذر ۹۴ ، ۰۸:۰۰ ۱۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رزمنده

کوله بار...

رسیدیم به مرز..

یه مقداری رو باید پیاده می رفتیم..

جمعیت زیاد بود..

کوله ها رو برداشتیم و رفتیم سمت سالن 

راهی نبود اما انقدری که منتظر موندیم بخاطر شلوغی،

باعث شد حجم کوله ها خیلی بهمون فشار بیاره...

غرق این شده بودم که اخه چی تو این کوله گذاشتم که سنگینش کرده؟

من که از هر چیزی کم و کوچیک برداشتم..

هیچکس نمیتونست به دیگری کمک کنه...

یک جماعت زیادی،پشت یک مرز،معطل مهر خوردن پاسپورتهاشون بودن..

یک لحظه یاد

ادامه مطلب...
۲۴ آذر ۹۴ ، ۰۸:۰۰ ۱۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مَروه

السلام علیک یا ...

بسم الله الرحمن الرحیم

توی اون خیل جمعیت وارد صحن امام حسین علیه السلام شدم ، سرمو کمی آوردم بالا و دستم رو گذاشتم روی سینه و شروع کردم به سلام دادن :

السلام علیک یا

ادامه مطلب...
۲۳ آذر ۹۴ ، ۰۸:۰۰ ۱۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عباس زاده

خواستگاری با شهید ...

بسم الله الرحمن الرحیم

به حاج یدالله، یک خانه در کرج برای سکونت اهدا کرده بودند. حاج یدالله- از آن جا که در همه امور زندگی، برای بچه‌ها یار و یاور بود- همراه با یکی از دوستان، برای خواستگاری دختر خانمی، به خانه پدر آن دختر میروند. پس از صحبتهای اولیه، خانواده دختر میپرسند که آیا آن برادر، خانه دارد یا نه؟ آن برادر هم به خاطر صداقت میگوید: «نه، ندارم!»

ادامه مطلب...
۲۲ آذر ۹۴ ، ۰۸:۴۴ ۱۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عباس زاده