دیروز رفته بودم خیاطی
گفته بود میخواد زمینی اهدا کنه که درمانگاه خیریه بشه
سلامِ آخرین جمعه....
قرار بود امروز ساعت 8 بنویسم اما توفیق حاصل نشد...
یاد این عکس افتادم...مربوط به دو سه سال پیشه...
داشتم یه مسیری رو پیاده می رفتم...یهو خودم رو تو مغازه ماهی فروشی دیدم(لبخند)...
از اینها که ماهی های تزئینی می فروشند...
انواع و اقسام ماهی ها بودند...بزرگ و کوچک...ریز و درشت....با طرح و نقش های مختلف...
سبحان الله از این همه زیبائی...