وبلاگی گروهی

۱۷۲ مطلب با موضوع «دل نوشت» ثبت شده است

جوونیم به فدات...حسین ابی عبدالله...

آخرای شهریور بود که مدام پیامک میومد که به ایام القاطی! نزدیک میشیم....کولر روشن می کنی، خیلی سرد میشه، خاموش می کنی خیلی گرمه...

اما از آب و هوا که بگذریم، در چند روز اخیر یه گروه را می بینی مراسم عقد و عروسی و اینها دارند...یه سری را می بینی علم و کتل آماده می کنند برای هیئت...دو هفته پیش، حدود عید غدیر اینها بود که یه هیئت دیدم راه افتاده بودند تو خیابون...با تمام تشکیلاتشون...مونده بودم عید غدیره یا محرم؟!!

ادامه مطلب...
۱۰ مهر ۹۵ ، ۰۸:۰۰ ۵ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰
رزمنده

نیکی



وَقَضَى رَبُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا ۚ إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ کِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا کَرِیمًا [سوره اﻹسراء : 23]

پروردگارت مقرر داشت که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید. هر گاه تا تو زنده هستی هر دو یا یکی از آن دو سالخورده شوند، آنان را میازار و به درشتی خطاب مکن و با آنان به اکرام سخن بگوی‏ 


ادامه مطلب...
۰۳ شهریور ۹۵ ، ۰۸:۰۰ ۴ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
گل نرگس

سپاس...

ادامه مطلب...
۳۰ مرداد ۹۵ ، ۰۸:۰۰ ۸ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰
رزمنده

حسرت کار این روزها ...

بسم الله الرحمن الرحیم

برنامه ریزی کرده بودیم که امسال تابستان سه نوبت به زیارت امام رئوف برویم، البته میخواستیم واسطه باشیم که عده ای را به زیارت ببریم اما چرخ روزگار طوری گردانه را چرخاند که قسمت نشد، این رو به پای این گذاشتم که من توفیق نداشتم که خادمی کنم ...

دوستان برنامه ریزی جشن بزرگی کردند

ادامه مطلب...
۲۵ مرداد ۹۵ ، ۰۸:۰۰ ۱۲ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
عباس زاده

یاکریم...!!!

چندسال پیش یک جا کفشی داشتیم  که باید دونفری جا به جا میکردیم ، جلوی ورودی راهرو گذاشته بودیم .خوب اون موقع ها اون ها مد بود دیگه ، ولی  خوبی که داشت بالای جا کفشی یک مقدار فضای آزادی بود که می شد مثلا میخی سیمی و... رو اونجا گذاشت که هم دم دست باشه هم دست کسی بهش نرسه(لبخند) حالا چرا یاد جاکفشی افتادم میگم خدمتتون، یک روزی دیدیم  یاکریمی از فضای آزاد بالای جاکفشی استفاده کرده و قراره برای خودش لونه بسازه . اون روز همش درحال رفت و آمد بود شاخه و...‌ می آورد برای ساخت لونش تا این که  کاملا آماده شد و رفت با خانوادش  برگشت تا بتونه با خیال راحت و  در امنیت کامل تخم بزاره وجوجه ها  متولد بشن تا پرواز کردن یاد بگیرن و بتونن روی پای خودش بیستن وزمانی که  کاملا جوجه بالغ میشد میرفتن و جاشون رو به یاکریم های بعدی می دادن. این داستان چند سالی ادامه داشت تا اینکه خانواده تصمیم گرفتن به تغییر دکوراسیون که راهرو باریکتر شد و با خرید جای کفشی کوچک تر و کوتاه تر دیگه خبری از یاکریم ها نبود. البته اون زمان  لونه ای داخل حیاط درست کردیم ولی استقبالی ازش نشد چون یاکریم ها با لونه ای که ما درست کرده بودیم  حس آرامش و امنیت نداشتن بخاطر همون دیگه خبری از یا کریم ها نشد.

و اما 

ادامه مطلب...
۱۳ مرداد ۹۵ ، ۰۸:۰۰ ۹ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰
گل نرگس

چرا صادق؟!!

دیدی طرف می خواد یه سند برای حرفش بیاره میگه امام صادق، اینطور فرمود...
و اکثرا هم مخاطب نمیره ببینه آیا واقعا یه همچین نقل قولی صحت داره یا خیر؟
خب یه موقع است شما این نقل قول را از یه عالمی مثلا حاج آقا فاطمی نیا حفظه الله می شنوید که عمرش را فقط به تحقیق و تفحص در این زمینه بوده، یه موقعی هم از یه شخصی که وابسته به فرقه ضاله است می شنوید...خب برای کسی که نه به این طرف اعتماد داره نه به اون طرف، لازمه که بره تحقیق کنه که آیا این نقل قول درسته یا نه؟...
دیگه الان هم که همه جا، منبع کلام و روایت ذکر میشه و الی ماشاء الله، روش برای بدست آوردن منبع مذکور...
بگذریم...
ادامه مطلب...
۰۹ مرداد ۹۵ ، ۰۸:۰۰ ۱۱ نظر موافقین ۱۰ مخالفین ۰
رزمنده