وبلاگی گروهی

پیچیده ترین جنگ نظام هستی

جبهه حق و جبهه باطلی رو فرض کنید (فعلا فرض کنید اما در ادامه خواهید دید که این جنگ هم اکنون در حال وقوع هست) با هم در حال جنگی خونین هستن این جنگ توسط سربازان و افسران و کارگزارانی در حال وقوع هست اما یک واقعیت شگفتی در این جنگ وجود داره که شما نمونه اش رو در هیچ جنگی در کره زمین ندیدید...

و اون واقعیت اینه: سربازان و افسران و کارگزاران جبهه حق همان سربازان و افسران و کارگزاران جبهه باطل هستن  

خیلی عجیبه نه؟!!!!!!!!!

عجیبه ... اما واقعیت داره...

ادامه مطلب...
۱۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۸:۰۰ ۱۶ نظر موافقین ۷ مخالفین ۱
صالح

فتامل...

اگه روی یه کاغذ، یه خط بکشیم با یه طول محدود، چطوری می تونیم بدون اینکه ذره ای از اون خط را پاک کنیم، کوچیکش کنیم؟

ادامه مطلب...
۰۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۸:۰۰ ۱۹ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
رزمنده

شادروان، رزمنده!!

می گفت طرف راننده بود...شب تو بیابون که داشت رانندگی می کرد، حوصله ش سر رفت...
با دستش، یکی زد پس کله خودش و گفت کی بود؟ (لبخند)

حالا داستان ماست...
تقریبا میشه گفت اهل پیاده رویم...تو این فاصله، تلفن همراه، همراه خوبیه و خیلی از سخنرانی هایی که پیدا می کنم را تو این پیاده روی ها گوش میدم...
اما دیروز یه اتفاق عجیبی! افتاد...
ادامه مطلب...
۰۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۸:۰۰ ۱۰ نظر موافقین ۱۲ مخالفین ۰
رزمنده

هدیه ای که فرستاده شد ...

بسم الله الرحمن الرحیم

سالروز وفات اسوه صبر و استقامت حضرت زینب کبری سلام الله علیها تسلیت باد

یکی از بچه‌های سمنان(آقا)، خانم‌ها دورش جمع شده بودند و داشتند برای این که فردا که روز ولادت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام است درخواست میکردند که سرکار نیایند، من داشتم از کنارشان عبور میکردم.

آقا داشت میگفت ما به همان جوراب هم قانع هستیم ولی امسال که اینجا هستیم و آن را هم نمیگیریم، رد شدم

صدایم کرد، آقای عباس زاده

ادامه مطلب...
۰۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۸:۰۰ ۱۲ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰
عباس زاده

من کیستم؟!!!!

فرض کنید هسته ی میوه ی سیب  با یک درخت پر بار سیب به گفتگو بنشینن

درخت به هسته بگه من با تمام بزرگی و عظمتم از دل تو بیرون آمدم...

هسته با تعجب بگه: از دل من؟!!!! من به این کوچکی!!!... چطور ممکنه آخه؟

درخت دوباره بگه: درسته که عمر من از عمر تو بیشتره اما یک قوه ای در درون تو نهفته هست که اگه اون قوه رو فعال کنی منِ درخت سیب با همه عظمتم و با همه شکوه و زیبایی ام میشم شرح وجودی تو...


هسته میگه: شرح وجودی من؟!!! یعنی چه؟

درخت میگه: یعنی همه ی من در درون تو نهفته هست... اگر تو خودت رو باز کنی... خودت رو شکوفا کنی... درختی چون من میشی...

هسته میگه: من هنوز نمیتونم درک کنم چطور از درون موجود کوچکی مثل من درخت بزرگی مثل تو بیرون میاد... و نمی تونم درک کنم تو به این عظمت در درون من وجود داری....


میتونید خودتون رو جای هسته بذارید؟... فرمولهای علمی و فیزیکی رو بریزید دور فعلا... هسته ای رو فرض کنید که وقتی این خبر رو میشنوه کوچکی خودش و بزرگی درخت در ذهنش میاد... دچار حیرت میشه...


این یک مثال بود.... 

نسبت ما انسان ها با کل نظام آفرینش مانند نسبت هسته ی سیب هست با درخت سیب...

ادامه مطلب...
۰۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۸:۰۰ ۶ نظر موافقین ۱۰ مخالفین ۰
صالح

ببخشای بر من....ببخشای

برای امروز خیلی مطلب نوشتم اما همه را پاک کردم...
دستم به نوشتن نمیره...
الان ساعت 7:53 است...
ادامه مطلب...
۰۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۸:۱۱ ۱۳ نظر موافقین ۹ مخالفین ۰
رزمنده