وبلاگی گروهی

۹۰۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فانوس جزیره» ثبت شده است

حق با علی علیه السلام است ...

تفکر نوشت :

ادامه مطلب...
۰۷ بهمن ۹۲ ، ۰۸:۰۰ ۳۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
عباس زاده

خودت را به او بسپار ...

مهم نیست که قفل ها دست کیست مهم این است که کلید ها دست خداست ...





سلام علیکم
دوستان نظراتی که نیاز به نوشتن جواب داشت رو نگه داشتم تا جواب بنویسم براشون ، زیاد هستند لطفا به روم نیارید ، امتحانات است و وقت بسیار کم ...
البته شرایط کاری هم طوری شده که خدا ایشاالله خودش بخیر کند ... توکل به خدا ...
۰۵ بهمن ۹۲ ، ۰۸:۰۰ ۵۴ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
عباس زاده

بابا ...

روی شانه ات اگر نشد

روی شانه تابوت چوبی ات

تاب میدهی مرا

بابا

۰۳ بهمن ۹۲ ، ۰۸:۰۰ ۲۵ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
عباس زاده

ترک معصیت ...

آیت الله بهجت
پس عرض می کنم که غرض از خلق ، عبودیت است (و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون . سوره ذاریات) و حقیقت عبودیت ؛ ترک معصیت است در اعتقاد که عمل قلب است و در عمل جوارح .
و ترک معصیت ، حاصل نمی شود به طوری که ملکه شخص بشود ، مگر با دوام مراقبه و یاد خدا در هر حال و زمان و مکان و در میان مردم و در خلوت "ولا اقول سبحان الله و الحمدلله ، لکنه ذکرالله عند حلاله و حرامه" .

۰۱ بهمن ۹۲ ، ۰۸:۰۰ ۴۵ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
عباس زاده

خدایا ظرفیت بده ...

سفر نوشت :

توی پرواز نشسته بودیم و با کنار دستی صحبتمون از اینجا آغاز شد که گفت باید الان که رسیدیم تهران برم ترمینال و به سمت شمال حرکت کنم ، باید برم زن و بچه ام رو از شمال بیارم ، میگفت حدود 15 روزه که ندیدمشون ، بهش گفتم تا برسیم تهران ساعت 2 بامداده و دیره که ، پرواز نبود بری ؟ گفت فعلا نه ، گفتم مگه ماشین نداری ؟ گفت گذاشتم شمال بچه هام ازش استفاده کنن ، گفتم سخته که خوب اینجوری گفت تنها نمیتونم پشت ماشین بشینم ، باهاش شوخی کردم گفتم نمیتونی بشینی یا نمیذاره خانومت و میترسه ، گفت نه بابا اعصاب تنها رانندگی کردن رو ندارم گفتم پس خانومت میترسه کسی رو سوار کنی ، گفت ای بابا این چه حرفیه الان که دیگه دخترا پسرا رو سوار ماشین هاشون میکنن دیگه نیازی نیست خیلی ماشین داشته باشی گفتم وا جدی میگی .. بهش گفتم البته این حرفا برای خوش تیپ ها و خوشگل هایی مثل شماست ، کسی به ما که نگاه نمیکنه ... گفت خدا رو شکر که خدا به ما هم خوشگلی نداده ... و شروع کرد به صحبت برام (این یه جرقه بود یه جورایی)

میگفت هرچی که از خدا میخوای باید قبلش ظرفیتش رو از خدا بخوای وگرنه نمیتونی تحمل کنی یا به بیراهه میری ، اگه خوشگلی داشته باشی و ظرفیت نداشته باشی ، اگه مال داشته باشی و ظرفیت نداشته باشی ، اگه قدرت داشته باشی و ظرفیت نداشته باشی و الی ماشاالله ...

کمی فکر کردم دیدم راست میگه ها .. توی ذهنم گذری از مثال های زیادی که توی ذهن دارم رد کردم ، واقعا این طور است ...

خدایا هر طور که خودت صلاح میدونی ، هرچیزی که ما میخوایم ازت اول ظرفیتش رو به ما بده ، خدایا ظرفیت ما رو بالا ببر ...

۳۰ دی ۹۲ ، ۰۸:۰۰ ۴۵ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
عباس زاده

استاد محمدوند - نمونه سئوالات پایانی . رمز همان قبلی

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۹ دی ۹۲ ، ۱۷:۰۶
عباس زاده