وبلاگی گروهی

۹۰۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فانوس جزیره» ثبت شده است

شعف در پی تماس

بسم الله الرحمن الرحیم

به نظر من نهایت خوشبختی در این است که راهت با راه شهدا گره بخورد و اگر از راهشان دور شدی آنها تو را به سوی خود بکشند و به راهت بیاورند و در راه بندگی بازت گردانند ...

منتظر بودم جلسه‌ای سه نفره شروع شود راجع به مسائل مسجد محل ،‌ ناگهان تلفن همراهم زنگ خورد

نام تماس گیرنده را که دیدم ناخود آگاه انگار شور و شعفی وصف ناپذیر وجودم را فرا گرفت

نام نقش بسته بر روی صفحه تلفن این بود

ادامه مطلب...
۰۹ اسفند ۹۳ ، ۰۸:۰۰ ۲۸ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
عباس زاده

از منِ من تا منِ او...

داشتم به جمله بندی مطلبی که می خوام بنویسم فکر می کردم که یکی از رفقا زنگ زد و گفت یه بنده خدائی بهش مراجعه کرده بوده که براش یه جا پیدا کنه که تو این سرما، بی خانمان نمونه...حتی طرف گفته بود میشه بیام تو مسجد و شبها تو مسجد بخوابم؟....

یخ کرده م...

وقتی نشستم پای سیستم دستم به نوشتن نمی رفت...همینطور فقط مطالب را می خوندم...

ادامه مطلب...
۰۴ اسفند ۹۳ ، ۰۸:۰۰ ۱۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رزمنده

اللهم اجعلنا من خیر انصار المهدی و اعوانه.....

-آقا مگه نمی گیم الف ب پ ت ث...؟!!
-بله...
-خب این همه به هم ریختگی برای چی؟
- به هم ریختگی؟!!
-صفحه کلید را میگم دیگه...اصلا ترتیب درستی نداره!! آدم نمی دونه چی به چیه؟!! یکی شرقه و دیگری غرب...

تازه دو زاری م افتاد...
گفتم اینطوری هم نیست که بی قانونی باشه...بسته به اینکه با چه حروفی بیشتر سر و کار داری، جای اونها طوریه که زود هم پیداشون کنی...مثلا حرف "پ" خیلی کاربردی نیست واسه همین هر بار هر جا دلش خواست میره!! باید بگردی دنبالش ببینی این بار دیگه کجا رفته!!

برخی از حروف را می بینی، کلیدش اصلا کنده شده اما باز حواست هست اون چه حرفی بود....با این حال باهاش کار می کنی و اون هم با این حال، کارش را انجام میده...


تفکر نوشت:

ادامه مطلب...
۰۲ اسفند ۹۳ ، ۰۸:۰۰ ۱۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رزمنده

یا ستار العیوب

یه فایل پاورپوینت براتون آماده کردم، امیدوارم خوشتون بیاد.


نوای این فایل آرامش بخشه، پس حتماً بلندگوها رو روشن کنید.


 دانلود


چند وقت پیش تو محل کارم، به من و چند نفر از همکارا کاری محول شده بود که باید در کنار مسئولیت قبلی مون انجام می دادیم. هر روز که می رفتیم سر کار اول باید اون کار جدید رو انجام می دادیم و بعد از اینکه اون کارمون تموم می شد تو یه دفتر بزرگ که شبیه دفتر نمره بود امضاء می زدیم. یه روز بعد از اینکه کار جدیدم تموم شد و دفتر حضور و غیاب رو امضاء زدم رفتم اتاقم و نشستم پای سیستم و مشغول کارم شدم...

ادامه مطلب...
۲۸ بهمن ۹۳ ، ۰۸:۰۰ ۲۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
گمنام

برو کار میکن مگو چیست کار....

-چرا بیکاری؟

-ای بابا..کار که نیست!! هر چی می گردم کار مناسب!! پیدا نمی کنم...

-کار مناسب چیه؟

-یعنی تو نمی دونی؟

-نه شما بگو...

-کار باید پشت میزی باشه!! چون دیگه نخوای به خاطر یه لقمه نون، همه ش بدو بدو کنی!!

-عجب...

داشتم با یه بنده خدائی صحبت می کردم....

ادامه مطلب...
۲۷ بهمن ۹۳ ، ۰۸:۰۰ ۳۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رزمنده

آی خونه دار و بچه دار! زنبیلو بردار و بیار!!


بچه که بودیم هر وقت می خواستند بگن فلان خانواده ژیگولو هستند!! می گفتند ویدئو دارند!!...بعدها این ویدئو داشتن تبدیل شد به ماهواره داشتن....

ادامه مطلب...
۲۵ بهمن ۹۳ ، ۰۸:۰۰ ۳۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رزمنده