مسلمان با درس انتظار فرج می آموزد، تعلیم می گیرد که هیچ بن بستی وجود ندارد در زندگی بشر که نشود این بن بست را باز کرد و لازم باشه انسان ناامید دست رو دست بگذاره و بنشینه و بگه دیگه کاری نمیشه کرد.
نه، وقتی در نهایت زندگی انسان در مقابله ی با این همه حرکت ظالمانه و ستمگرانه، خورشید فرج ظهور خواهد کرد پس در بن بستهای جاری زندگی هم، همین فرج متوقع است و مورد انتظار است...
این درس امید است به همه انسانها.
این درس انتظار واقعیست به همه انسانها.
لذا انتظار فرج را افضل اعمال دانسته اند. معلوم می شود انتظار یک عمل است، بی عملی نیست. نباید اشتباه کرد، خیال کرد انتظار یعنی دست رو دست بگذاریم، منتظر بمانیم تا یک کاری بشه.
انتظار یک عمل است. یک آماده سازیست. یک تقویت انگیزه در دل و درون است.
یک نشاط، تحرک و پویایی است. در همه زمینه ها این چنین است.
پی نوشت: متن بالا از سخنان مقام معظم رهبری بود که فایل صوتیش رو چند سال پیش از سایت تبیان دانلود کرده بودم.
اللهم عجل لولیک الفرج.
انتظار فرج:
یعنی ....
کجاست آن نوری که "دامنه ی توجهات" مرا وسیع و "دغدغه ها"یم را فراگیر می کند؟
کجاست آن عزمی که "نگاه" مرا متعالی و همتم را ابدی می کند؟
کجاست آن پری که مرا از "تنگنای مرزهای خونی، قومی و جغرافیایی" برمی دارد و بر "بلندای مرزهای انسانی" می نشاند؟
کجاست آن بالی که مرا از "سراب تکاثر" می رهاند و از زلال کوثر سیراب می کند؟
کجاست آن وسعت؟
کجاست آن نگاه بلند؟
کجاست آن همت عالی؟
کجاست آن چشمه ی حکمت؟
کجاست آن مردی که بر بام جهان ایستاده ؟
کجاست؟ تا در وسعتش نفس بکشم
کجاست؟ تا از حکمتش بنوشم
کجاست؟ تا از منظرش ببینم
کجاست؟ تا با همتش بکوشم