وبلاگی گروهی

شنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۸، ۱۱:۳۳ ق.ظ مرتضی نظری
انقلابی که بد تعبیر شد...  2

انقلابی که بد تعبیر شد... 2

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

در مطلب قبلی خیلی خلاصه وار و تیتر گونه به بعضی از مطالب اشاره داشتیم... سعی میکنم که توی این مطلب کمتر پراکنده بشم و روی هر مبحثی که باز میکنم بیشتر تمرکز کنم و کامل تر بنویسم...

از ابتدای خلقت، خداوند همیشه اولیای خاص خودش رو از پیامبران گرفته تا امامان و... رو در میان مردم آورد تا انقلابی رو صورت بدهند، انقلابی که موجب این بشود که جهان را حقانیت حکومت کند... قضیه همیشه به اینگونه بود که این رهبران می‌آمدند، و افرادی جذب این رهبران میشدند یا بعد از اون رهبر یا وسط کار، مردم پا پس میکشیدند... دلیلیش این بود که مردم ظرفیت این نوع هدایت رو نداشتند...اما قضیه‌ای که همیشه ثابت بوده این بود که زمانی که مردم پای کار ایستادن و تمام تلاششون رو برای احقای حق انجام دادند، خداوند هم به صورت ویژه ای کمکشان کرد و همیشه به صورت اعجاز آوری پیروز میدان میشدن...

ادامه مطلب...
۱۶ شهریور ۹۸ ، ۱۱:۳۳ ۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
مرتضی نظری

مطالبه گری....

 سلام علیکم

 

ایام بر شما تسلیت

عزاداری هاتون قبول

 

 

بزرگی می فرمود یه نفر رفت خدمت امام صادق و عرض کرد: "آقا! در دعای ندبه می خوانیم "این الطالب بدم المقتول بکربلا"...این دم مقتول کیه؟

حضرت فرمود: علی اصغر...چون نه رجزی خوند، نه شمشیری زد...هیچی...اوج مظلومیت....

 

ادامه مطلب...
۱۵ شهریور ۹۸ ، ۰۸:۰۰ ۳ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
رزمنده

یادت می آید؟

" بسم رب سیدالشهدا(ع)"

 

تمام زندگی من خلاصه می شود در حسین(ع)

یادت می آید آن روزها را؟ که به احترام اسمت و مُحَرَمت چادر سر می کردم؟

یادت می آید که محرم تمام میشد دوباره روزی از نو و چادرم را کنار میگذاشتم تا سال بعد؟

حسین(ع) تو چه کردی با دله من که مرا برای همیشه امانت دارِ چادرِ مادرت فاطمه زهرا(س) کردی؟چه کردی که در خیابان ها راه میروم همه جا اصحاب تو را میبینم؟

همه جا از سر کوچه ها که رد میشوم میگویم

السلام علیک ای شهید

تو چه کردی با دله من...

 

سالها پیش میگفتم دیوانه اند این حسینی ها

حالا...

ساراهای دیروز در خیابان مرا دیدند و گفت تو دیوانه ای

 

میگویم اری دیوانه ام

دیوانه ی حسینِ فاطمه(س)

...

 

اللهم الرزقنا توفیق الشهاده فی سبیل صاحب الزمان(عج)

 

____________________

پ.ن 1 : شاید متنی باشد اشنا اما برای گوینده اش و نویسنده اش هر خطش با اشک همراه بود...

پ.ن 2 : این نوشته نقل از زبان شخصی هست که باهاش گفتگو شده بود...کسی که از لاک جیغی بوده ...

 

پ.ن 3 : به موکب های دختران انقلاب در 4 میدان اصلی تهران تشریف بیاورید

میدان انقلاب،میدان ولیعصر،میدان هفت تیر، میدان شهدا...

۱۳ شهریور ۹۸ ، ۰۸:۰۰ ۴ نظر
يكشنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۸، ۱۰:۴۹ ق.ظ رزمنده
با ادب بگو...

با ادب بگو...

۱۰ شهریور ۹۸ ، ۱۰:۴۹ موافقین ۱۶ مخالفین ۰
رزمنده

خواب،کیلو چنده؟!

سلام علیکم

 

صبح جمعه تون به خیر و خوشی...

 

الان که دارم می نویسم ساعت 6:30 است...

دقیقا بخوام حالمو توصیف کنم اینم(لبخند)

ادامه مطلب...
۰۸ شهریور ۹۸ ، ۰۸:۰۰ ۶ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
رزمنده

تلنگرانه(در گوشی خودمونی)

بِسمِ رَبِّ روحُ الله(ره)

 

 

خسته شدی؟به این زودی؟ تو که نسل 3 یا 4 انقلابی...

هنوز کاری نکردی برای امام زمانت(عج) که!

میخوای جا بزنی؟

اولین توصیه امامت رو فراموش کردی؟(" اما پیش از همه چیز، نخستین توصیه من امید و نگاه خوشبینانه به آینده است"  1398/11/22 )

این مسیری که واردش شدی،اتوبانی هست یک طرفه و بی انتها

یا باید مسیر را با ایمان به نصرت حق ادامه بدی یا دوربرگردانی وجود ندارد و

اگر

متوقف شوی،باخته ای

متوقف شوی،میشوی شمر زمانه ات

میشوی طلحه و زبیر زمانه ات

میشوی یکی بدتر از معاویه ی زمانه ات...

 

اگر متوقف شوی، تمام عنایات ازت گرفته میشه و بعیده که بازم بهت توفیق فعالیت تو مسیر امام زمان(عج) رو بدن!

میدونم که به سختی در این مسیر فعالیت میکنی

میدونم که گاهی با بغض و اشک کلِ این مسیرو میری

میدونم که حتی خودی ها هم، خون به جگرت میکنند گاهی

میدونم که خودی تر از شهدا هیچکس رو نداری

 

اما همه ی اینا می ارزه به یه لبخندِ فاطمه زهرا(س) و پسرش(عج)

 

نگذار ذره ای نا امیدی تو وجودت بشینه

ناامید بشی خط میخوری از توفیق سربازیِ حضرتش!

 

با رمز یا زهرا تو عملیات های زندگیت،

امیدوار

برو جلو

____________________________

پ.ن 1 : زمزمه هایی به گوش می رسید...

زمزمه هایی که حتی در یکسری از وبلاگ ها و سایت ها هم مشاهده کردم

زمزمه یاس و ناامیدی

بارها روی زمین مونده و ما نشسته ایم و تماشاچی شده ایم و فکر میکنیم که باید الان امیدوار باشیم یا ناامید؟

فراموش کردی؟ در اسلام تماشاچی نداریم...همه مسلمانان باید به هر نحوی در صحنه نبرد بین حق و باطل شرکت کنند وگرنه خود نیز باطل اند.(شهید احسان قاسمیه)

پ.ن 2 : همه مشکلات دارند، خصوصا که وارد این اتوبان یک طرفه که میشی امتحاناتت سخت تر هم میشه!از زمین و زمان میباره...

گاهی حتی عزیزترینت هم میشه مانعت برای سربازی حضرتش و تو باید سربلند از این امتحان بیرون بیای...

۰۶ شهریور ۹۸ ، ۰۸:۰۰ ۸ نظر
......... ........