اگر میخواهی بفهمی که خیر و امیدی در تو هست یا نه، خودت را امتحان کن؛ ببین آیا جزو بندههای خوب خدا میشوی؟... ببین امیدی هست که ثابت قدم بمانی و ایمان و ولایتی که داری را حفظ کنی؟...
باید به ایمانت نگاه کنی و اگر بندههای خوب خدا، بندههای با انصاف و بیاذیت را دوستشان بداری و کسانی که طغیان و ظلم میکنند را دوست نداشته باشی، بدان که عاقبت به خیری؛
و در واقع در این راه باید دید آیا اهل حق را دوست داریم و اهل باطل را دشمن میداریم یا خیر.
امیرالمؤمنین(ع) به فرزندشان محمد حنفیه فرمودند اگر میخواهی جمیع خیر دنیا و آخرت را داشته باشی باید از مردم قطع امید کنی و توقعی از آنها نداشته باشی که به تو کمک کنند، چشمداشتی به کسی نداشته باشی که درنهایت، خداوند به قلبت القا خواهد کرد چگونه در زندگی رفتار کنی که شایسته باشد.
در روایتی از امام صادق(ع) آمده است که مفضل از ایشان درخواست دعای جامعی میکند که خیر دنیا و آخرت در آن باشد، حضرت فرمود: حمد خدا را بگو و در هر حال که هستی «الحمدلله» بگو، خداوند حمد شما را میشنود و جواب شما را نیز خواهد داد.
برگرفته از سخنرانی آیت الله ناصری، رمضان1436
اگر ما به امام زمان (ع) ایمان بیاوریم هر لحظه حضور او را در کنار خود احساس می کنیم . امام کسی نیستند که ما بخواهیم زیاد به دنبال ایشان بگردیم . ما به دنبال ایشان می گردیم از این جهت که به غیبتشان اعتراض کنیم . ولی هر لحظه باید حضور ایشان را احساس کنیم . حضرت امام خمینی بسیار حضور امام زمان (ع) را احساس می کردند ...
دو بار حضرت امام در صحیفه ی خود فرمودند که کاری نکنیم امام زمان (ع) بخاطر ما نزد خدا شرمنده شود . یکی از این دوبار دلیل آن را توضیح می دهند:
همینطوری یهویی!! به ذهنم رسید برم یه سر بزنم به رفقا!!
همینطوری یهویی!! دیدم دستور رسیده فردا را مطلب بذار....
دیگه یهویی هیچ چی به ذهنم نرسید....{لبخند}
بسم الله الرحمن الرحیم
همانطور که می دانید سیاستمداران بزرگ در انتخاب نوع پوشش و نوع راه رفتن و حتی نوع بستن دکمه کت و نوع نشستن دقت می کنند و هر کدام از آنها حاوی مطالب و اخباری است.
این داستان از علامه حسن زاده آملی نقل شده است:
«بنده حدود سى سال پیش گفتوگویی با یک ریاضیدان داشتم؛ تا این که بحث به شکل هندسى «قطاع» کشید. از او به خاطر منظور الهى که در نظرم بود، سؤال کردم: عزیز من! از این شکل، چند حکم هندسى میتوان استنباط کرد؟
گفت: شاید هفت تا ده تا حکم .
گفتم: مثلاً بیست تا چطور؟
گفت: شاید، ممکن است.
گفتم: دویست تا چطور؟
به من نگاه میکرد که آیا دویست حکم هندسى میتوان از آن استنباط کرد؟! سپس ساکت شد و چیزی نگفت.
باز گفتم: دویست هزار چطور؟ خیال کرد که سر مطایبه و شوخى دارم و به مجاز حرف میزنم.
بعد به او گفتم: آقا ! این خواجه نصیرالدین طوسى کتابى به نام «کشف القباع عن اسرار شکل القطاع » دارد که در آن جناب خواجه از این شکل، چهارصد و نود و هفت هزار و ششصد و شصت و چهار (497664) حکم هندسى استنباط کرده؛ یعنى نزدیک نیم میلیون
بعد ادامه دادم خواجه نصیر طوسى که راجع به یک شکل هندسى، کتابی نوشته و قریب پانصد هزار حکم از آن استنباط کرده، شما آن کتاب و خود خواجه را میشناسی؟
گفت: نخیر...