اومدم کلی در مورد عشق نوشتم بعد گفتم چه کاریه!!!...
گاهی همه چیز رو گفتن موجب رکود فکر شنونده یا خواننده میشه...
و ما روزنامه و قصه نمی نویسیم که بخوایم یه خبری به مخاطب بدیم یا داستانی براش نقل کنیم...
ما پویایی اندیشه خودمون و دیگران رو میخوایم... پس با سوال پیش میرم...
فرق احتیاج و نیاز با عشق چیه؟
واضح است که هر عاشقی محتاج معشوقش هست... از عمق جانش وصال معشوق رو طلب میکنه... این یعنی احتیاج به معشوق...
اما هر محتاجی، عاشق نیست... حیوانات هم وقتی گرسنه میشن احتیاج به خوردن پیدا میکنن اما نمیگیم این حیوان عاشق شده...
علاوه بر احتیاج چه چیزی به شخص باید اضافه بشه که بگیم شخص عاشق شده؟